اختلال دوقطبی یک وضعیت سلامت روان مادام العمر است. باعث تغییر خلق و خوی شدید از حالت اوج (شیدایی یا هیپومانیا) به پایین (افسردگی) می شود. این تغییرات خلقی با کیفیت زندگی و توانایی فرد برای انجام کارهای روزانه تداخل دارد.

انواع مختلفی از اختلال دوقطبی وجود دارد که هر کدام علائم مشخصه خود را دارند. این شامل:

  • اختلال دوقطبی I: با این نوع، فرد باید حداقل یک دوره شیدایی را تجربه کرده باشد که ممکن است یک دوره هیپومانیک یا افسردگی اساسی به دنبال داشته باشد. این گاهی اوقات باعث جدایی از واقعیت (روان پریشی) می شود.
  • اختلال دوقطبی II: فرد حداقل یک دوره افسردگی اساسی و حداقل یک دوره هیپومانیک داشته است. آنها هرگز یک قسمت شیدایی نداشته اند.
  • اختلال سیکلوتیمیک: بزرگسالان مبتلا به این اختلال دوره های بسیاری از علائم هیپومانیا و دوره هایی از علائم افسردگی را در یک دوره ۲ ساله تجربه کرده اند. علائم باید فقط در طی ۱ سال برای افراد جوان رخ داده باشد. شدت این علائم کمتر از افسردگی اساسی است.

درمان اختلال دوقطبی شامل دارو درمانی و روان درمانی برای تنظیم خلق و خو است.

آنچه در مورد دوقطبی و خودشیفتگی باید بدانید

خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی مادام العمر است. فرد مبتلا به این اختلال دارای ویژگی های زیر است:

  • احساس بزرگی از خود
  • میل به تحسین دیگران
  • عدم همدلی با دیگران
بیشتر بخوانید
بی قراری: علائم، درمان ها

افراد مبتلا به خودشیفتگی ممکن است بسیار مطمئن به نظر برسند. اما در واقع آنها با عزت نفس مشکل دارند. این باعث می شود حتی در برابر کوچکترین انتقادها آسیب پذیر باشند. این وضعیت می تواند در بسیاری از زمینه های زندگی افراد مانند کار، روابط، مدرسه یا امور مالی مشکلاتی ایجاد کند.

فرد مبتلا به این اختلال زمانی که دیگران توجه خاصی به او نمی کنند یا لطف خاصی به او می کنند ممکن است احساس ناخشنودی و ناامیدی کند. اغلب، دیگران از گذراندن وقت با کسانی که اختلال شخصیت خودشیفته را نشان می دهند، لذت نمی برند. افراد مبتلا به این بیماری معمولاً روابط رضایت بخشی ندارند.

ارتباط بین اختلال دوقطبی و خودشیفتگی چیست؟

کارشناسان بهداشت روان دریافته اند که برخی از ویژگی های کلیدی اختلال دوقطبی و خودشیفتگی با هم همپوشانی دارند. اینها شامل تعیین اهداف بلند و گاهی دست نیافتنی و بسیار تکانشی بودن است.

در نتیجه، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی اغلب می توانند ویژگی های سازگار با اختلال شخصیت خودشیفته را در طول شیدایی یا هیپومانیا نشان دهند.

اما این بحث وجود دارد که چقدر شرایط وجود دارد همپوشانی یا اگر واقعاً به طور جداگانه رخ می دهند. اکثر متخصصان می گویند که هر دو بیماری به طور جداگانه رخ می دهند، اما افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است ویژگی های شخصیتی خودشیفته را نشان دهند.

بیشتر بخوانید
12 فعالیت انفرادی برای مقابله با تنهایی

به عنوان مثال، یک فرد ممکن است علائم خودشیفتگی را در طول هیپومانیا خفیف تا متوسط ​​نشان دهد. آنها ممکن است به ویژه ادراک بزرگی از خود نشان دهند. فرد مبتلا به اختلال دوقطبی که چنین خلق و خوی را تجربه می کند احتمالاً دارای اختلال شخصیت خودشیفته نیست. در عوض، آنها خودشیفتگی را در یک یا برخی از حالات خود نشان می دهند.

مقایسه علائم

برای درک بهتر ارتباط بین اختلال شخصیت دوقطبی و خودشیفتگی، بهتر است علائم هر دو را با هم مقایسه کنید. همانطور که قبلا ذکر شد، علائم اختلال دوقطبی متفاوت است، اما به طور کلی شامل موارد زیر است:

  • شیدایی و هیپومانیا:
    • نگرش غیرعادی خوش بینانه
    • سطح انرژی سیمی یا پرش
    • افزایش فعالیت یا سطح انرژی
    • به راحتی تحریک می شود
    • احساس اغراق آمیز رفاه و اعتماد به نفس (خوشحالی)
    • کاهش نیاز به خواب
    • پرحرفی شدید
    • افکار مسابقه ای
    • به راحتی حواسش پرت می شود
    • تصمیم گیری ضعیف
  • دوره های افسردگی اساسی:
    • حالت افسردگی
    • از دست دادن علاقه یا لذت تقریباً در تمام فعالیت ها
    • کاهش یا افزایش قابل توجه وزن یا کاهش اشتها
    • بی خوابی یا خواب زیاد
    • بی قراری یا رفتار کند شده
    • از دست دادن انرژی
    • احساس بی ارزشی یا گناه
    • عدم تمرکز
    • بلاتکلیفی
    • فکر کردن، برنامه ریزی یا اقدام به خودکشی
  • نشانه های دیگر:
    • پریشانی مضطرب
    • مالیخولیا
    • روان پریشی

افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است این علائم را نشان دهند:

  • احساس بزرگ غیرعادی خود اهمیتی
  • انتظار می رود که بدون دلیلی که این رفتار را تضمین کند به عنوان برتر شناخته شود
  • استعدادهای اغراق آمیز و دستاوردهای گذشته
  • احساس درگیر شدن در تخیلات در مورد موفقیت و قدرت، هوش، ظاهر خوب یا همسر عالی
  • فکر می کنند برتر هستند و فقط می توانند توسط افرادی با برتری یکسان همراه و درک شوند
  • نیاز به تحسین مداوم
  • احساس حق داشتن
  • توقع از دیگران برای دادن لطف ویژه و انطباق با انتظارات
  • بهره بردن از دیگران برای رسیدن به آنچه می خواهند
  • ناتوانی یا عدم تمایل به شناخت نیازها و احساسات دیگران
  • حسادت به دیگران و باور اینکه دیگران به آنها حسادت می کنند
  • رفتار متکبرانه یا مغرور
بیشتر بخوانید
یوگا و افسردگی: چگونه کار می کند؟

افرادی که اختلال دوقطبی همراه با خودشیفتگی دارند چگونه می توانند خودشیفتگی خود را کنترل کنند؟

هر کس شخصیت متفاوتی دارد. این شخصیت معمولاً در طول زندگی تغییر چندانی نمی کند. شخصیت شما ممکن است برخی روزها کمتر یا شدیدتر باشد، اما تغییر نمی کند.

این در مورد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نیز مشابه است، که ممکن است فقط در طول دوره‌های شیدایی یا هیپومانیک ویژگی‌های خودشیفتگی را نشان دهند. بنابراین، اطرافیانشان ممکن است همیشه متوجه این ویژگی ها نشوند.

راه هایی برای مقابله با اختلال دوقطبی و ویژگی های خودشیفتگی وجود دارد. روان درمانی یک درمان موثر است. تمرکز درمان باید بر روی موارد زیر باشد:

  • کمک به مدیریت خلق و خوی
  • شدت دوره های شیدایی و هیپومانیک را کاهش دهد
  • وقتی بدون علامت باشد، روی ویژگی‌های خودشیفتگی در درمان کار کنید
بیشتر بخوانید
نوسانات خلقی یا اختلال دوقطبی؟ چگونه تفاوت را تشخیص دهیم

مخصوصاً برای کسانی که ویژگی های خودشیفتگی را در طول دوره های شیدایی یا هیپومانیا نشان می دهند بسیار مهم است که اقداماتی را برای جلوگیری از این اپیزودها انجام دهند و در صورت وقوع به سرعت به آنها رسیدگی کنند. این می تواند به مدیریت بیان این ویژگی ها کمک کند.

توجه به اهمیت

در حالی که ممکن است یک فرد به اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا شود، مهم است که توجه داشته باشیم که اطلاعات زیادی در مورد همپوشانی احتمالی اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت خودشیفته وجود ندارد.

بنابراین، مشخص نیست که چند بار این اتفاق می افتد. به احتمال زیاد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی صفات خودشیفتگی شدیدتری را در طول دوره های شیدایی یا هیپومانیا از خود نشان می دهند.

خلاصه

تغییر ویژگی های شخصیتی همیشه امکان پذیر نیست. اما روان درمانی می تواند به افراد مبتلا به هر دو بیماری کمک کند تا بیان ویژگی های خودشیفتگی خود را کنترل کنند.

جستجوی درمان می تواند کیفیت زندگی شما را بهبود بخشد، بنابراین در صورت نیاز به کمک، انجام این کار مهم است.

برای اطلاعات بیشتر به پزشک یا متخصص سلامت روان خود مراجعه کنید.