افسردگی بالینی اغلب با درد و درد از جمله کمردرد مرتبط است. داشتن کمردرد مزمن نیز با تشدید علائم افسردگی در برخی افراد مرتبط است.
تحقیقات نشان می دهد که بین کمردرد و افسردگی رابطه دو طرفه وجود دارد.
افراد مبتلا به افسردگی بالینی اغلب دردهای بدنی را تجربه می کنند که ممکن است شامل کمردرد، سردرد، درد دستگاه گوارش و دردهای عمومی باشد. و کسانی که با درد مزمن زندگی می کنند اغلب علائم اختلالات سلامت روان از جمله افسردگی را نشان می دهند.

آیا کمردرد از علائم رسمی افسردگی است؟
کمردرد یک علامت رسمی افسردگی نیست، اما اغلب در تحقیقات و محیط های بالینی به عنوان یک اتفاق همزمان از اختلالات افسردگی گزارش شده است. به عبارت دیگر، بسیاری از افرادی که افسردگی دارند از درد فیزیکی در ناحیه کمر نیز شکایت دارند.
کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم، ویرایش متن (DSM-5-TR) همچنین نشان میدهد که افسردگی در زمینههای فرهنگی مختلف ممکن است به روشهایی فراتر از معیارهای تشخیصی رسمی، از جمله درد جسمانی، بروز کند.
آیا کمردرد منجر به افسردگی می شود؟
همه افراد مبتلا به کمردرد علائم افسردگی را بروز نمی دهند، اما افسردگی در میان افرادی که با دردهای مزمن از جمله کمردرد زندگی می کنند، رایج است.
متخصصان مدتها است که این نظریه را مطرح کردهاند که ارتباط بین افسردگی و کمردرد را میتوان بهوسیلهی واسطه:
- کمبود خواب ناشی از درد
- ناتوانی یا محدودیت در انجام کارهایی که به دلیل درد از آنها لذت می برید
- انزوای اجتماعی به دلیل موارد فوق
- مشغولیت (از جمله اضطراب) با علت اصلی درد
کمبود خواب، انزوا، اضطراب و ناتوانی در تجربه چیزهایی که از آن لذت می برید ممکن است از عوامل مرتبط با افسردگی باشند.
یک مطالعه مقطعی در سال ۲۰۲۱ نشان داد که ۳۶ درصد از شرکت کنندگانی که با درد مزمن زندگی می کردند علائم افسردگی را نیز داشتند. افراد با سطوح بالاتر درد معمولاً علائم شدیدتر افسردگی را گزارش میکنند که احتمالاً با کیفیت خواب پایینتر ایجاد میشود. نویسندگان خاطرنشان کردند که این نتایج با نتایج تحقیقات قبلی مطابقت دارد.
تحقیقات انجام شده در سال ۲۰۲۳ همچنین نشان داد که علائم افسردگی بالینی در بزرگسالان آمریکایی با کمردرد مرتبط است و به نوبه خود، کمردرد اغلب به معنای بدتر شدن علائم افسردگی است. این مطالعه همچنین نشان داد که افسردگی در بین افراد مبتلا به کمردرد (۳۷.۴٪) به طور قابل توجهی بیشتر از افراد بدون کمر درد (۸.۵٪) بود.
چگونه می توان فهمید که کمردرد با افسردگی مرتبط است؟
کمر درد ممکن است با شرایط سلامت جسمی و روانی همراه باشد. یک متخصص مراقبت های بهداشتی ممکن است بخواهد قبل از حرکت به سمت تشخیص سلامت روان، علل فیزیکی احتمالی کمردرد را بررسی کند. آنها ممکن است یک معاینه فیزیکی کامل کنند، اطلاعاتی در مورد سابقه پزشکی و خانوادگی شما جمع آوری کنند و آزمایشاتی را انجام دهند.
هنگامی که آنها یک علت فیزیکی احتمالی را رد کردند، ممکن است بخواهند علائم فرسودگی شغلی، اضطراب و افسردگی را از جمله موارد دیگر کشف کنند.
علائم رسمی افسردگی، طبق DSM-5-TR، عبارتند از:
- بد خلقی (غم، پوچی، ناامیدی)
- از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که قبلاً از آنها لذت می بردید و به بسیاری از چیزهای دیگر
- انرژی کم و خستگی
- تغییر در اشتها (خوردن بیشتر یا کمتر از حد معمول)
- تغییر در الگوی خواب (ساعت خوابیدن بیشتر یا کمتر از حد معمول)
- تغییرات در حرکت (حرکت سریعتر یا کندتر از حد معمول)
- احساس گناه و شرمندگی
- مشکل در تمرکز یا تصمیم گیری
- افکار خودزنی، مرگ یا خودکشی (از جمله اقدام به خودکشی)
یک متخصص مراقبت های بهداشتی ممکن است افسردگی بالینی را تشخیص دهد اگر شما حداقل پنج مورد از این نه علامت را در بیشتر روز، به مدت ۲ هفته یا بیشتر داشته باشید. حداقل یکی از این پنج علامت باید خلق و خوی ضعیف یا از دست دادن علاقه باشد.
همچنین ممکن است کمردرد یک علت فیزیکی زمینهای داشته باشد، حتی اگر افسردگی دارید.
چرا کمر درد و افسردگی ارتباط نزدیکی با هم دارند؟
مکانیسم های دقیقی که در پس ارتباط بین کمردرد و افسردگی وجود دارد به طور کامل مشخص نشده است. همانطور که قبلا ذکر شد، محرومیت از خواب، انزوای اجتماعی و اضطراب ممکن است واسطه ایجاد هر دو شرایط باشد.
برخی از مواد شیمیایی مغز (انتقال دهنده های عصبی) و نشانگرهای التهابی نیز ممکن است در درد مزمن و افسردگی نقش داشته باشند .
به عنوان مثال، درد مزمن ممکن است بر گیرنده های دوپامین در مغز تأثیر بگذارد و سطح دوپامین را کاهش دهد. دوپامین یک انتقال دهنده عصبی است که انگیزه و لذت را تنظیم می کند و سطوح پایین تر دوپامین با علائم افسردگی مرتبط است.
تحقیقات همچنین نشان می دهد که افسردگی و درد مزمن ممکن است با اختلال در سطح مولکول های التهابی (سیتوکین ها، پروتئین واکنشی C و پروستاگلاندین ها) و انتقال دهنده عصبی گلوتامات مرتبط باشد. این نشان می دهد که ممکن است فردی به دلیل این اختلالات دچار درد مزمن و افسردگی شود.
تحقیقات بیشتری در مورد همپوشانی های بیولوژیکی و ارتباط بین افسردگی و درد برای درک بهتر مکانیسم های مشترک مورد نیاز است.
خلاصه
افسردگی و کمردرد اغلب با هم وجود دارند. مکانیسمهای دقیق زیربنای این پیوند به طور کامل شناخته نشده است، اما متخصصان تئوری کمبود خواب، انزوای اجتماعی، عدم تعادل انتقالدهندههای عصبی و التهاب را دارند. اگر افسردگی دارید، ممکن است علائم فیزیکی از جمله کمردرد داشته باشید.