شیمی مغزی که معتاد را به جستجوی لذت فراتر از حد سیری سوق می دهد، مشابه است. در یک MRI عملکردی، که میتواند نشان دهد چه اتفاقی برای مواد شیمیایی مغز میافتد، نتایج اساساً یکسان است، چه این ماده کوکائین، شکر، الکل، دونات، بستنی یا هروئین باشد یا نباشد.

همه اینها در اعماق مغز ما در مجموعه ای از ساختارهای مرتبط به نام سیستم لیمبیک اتفاق می افتد. سیستم لیمبیک شامل مدارهای پاداش مغز یا مسیر پاداش است و در واکنشهای رفتاری و احساسی ما نقش دارد، بهویژه وقتی صحبت از رفتارهایی میشود که برای بقا به آن نیاز داریم.
این مجموعه ساختارهای مرتبط که اغلب مغز پستانداران باستانی نامیده می شود، توانایی ما برای احساس لذت را کنترل و تنظیم می کند. احساس لذت ما را به یادگیری و تکرار رفتارها برمی انگیزد.
خوردن، و سایر فعالیتهایی که بقای ما را تشویق میکنند – مانند رابطه جنسی، تعامل اجتماعی، و ورزش – همگی توسط یک مجموعه از مواد شیمیایی عصبی در مغز ما هدایت میشوند. دوپامین، سروتونین و اندورفین ها مسیرهای عصبی خاصی را طی می کنند تا بر خلق و خوی ما تأثیر بگذارند و به ما احساس لذت، هیجان، راحتی و شادی بدهند.

- دوپامین با احساس میل، ولع، انگیزه و یادگیری درگیر است. من آن را ماده شیمیایی “خواستن” می نامم و ما را به دنبال پاداش می کشاند.
- سروتونین با شادی، راحتی و آرامش همراه است. من آن را ماده شیمیایی «رضایت» می نامم که به ما احساس امنیت و رضایت می دهد.
- اندورفین ها با تسکین درد، کاهش استرس، و بهبود حس خوب که می تواند ما را در دوره های استرس یا درد حفظ کند، نقش دارد. ما را بی حس می کند و باعث می شود در لحظات سخت احساس خوبی داشته باشیم.
در حالی که برخی داروها تنها بر روی یک ماده شیمیایی عصبی اثر میگذارند (مثلاً مواد افیونی روی اندورفینها اثر میگذارند)، تحقیقات نشان میدهد که شکر، کربوهیدراتهای تصفیهشده و ترکیبی از چربی، شکر و نمک بر هر سه ماده شیمیایی اثر میگذارند و آزاد میکنند. جای تعجب نیست که غذا اعتیاد آور است. همه زوایای لذت و راحتی ما را پوشش می دهد!
مواد شیمیایی هورمونی مانند لپتین و گرهلین نیز به ما کمک می کنند تا با کنترل اشتها، مصرف غذا را تنظیم کنیم. اعتیاد به غذا می تواند بر این هورمون ها غلبه کند. اعتیاد به غذا زمانی حاصل میشود که لذت بردن از غذا به قدری سرخوشانه و در شیمی مغز ما تثبیت شده باشد که بر انگیزه طبیعی ما برای توقف زمانی که احساس سیری میکنیم و اشتهایمان سیر میشود غالب شود.
بنابراین، به طور خلاصه، مغز ما برای لذت بردن و احساس لذت از غذا به عنوان یک مکانیسم اولیه بقا طراحی شده است. ما احتمالاً از غذاهای پرچرب و قند – که هر دو پرانرژی هستند – لذت می بریم زیرا دریافت کالری کافی و ذخیره آنها به عنوان چربی بقای ما را در زمان قحطی تضمین می کند. مکانیزم مغزی که هزاران سال پیش بسیار مفید بود، اکنون زمانی که غذای پر انرژی و بسیار خوش طعم در اطراف ما وجود دارد، مضر است.
در واقع، شرکتهای مدرن مواد غذایی فرآوریشده آگاهانه از این مسیرهای پاداش مغزی برای مهندسی مواد غذایی – بهویژه غذاهای فوقفرآوریشده سرشار از قند، کربوهیدراتهای تصفیهشده، چربی و نمک- که به نظر ما غیرقابلمقاومت هستند، بهرهبرداری میکنند. آنها از آسیبپذیریهای اجدادی ما سود خوبی به دست میآورند که باعث میشود ما بیشتر برگردیم.
و برخی از ما آسیب پذیرتر از دیگران هستیم.
چیزی که رفتار اعتیاد آور را متمایز می کند میزان اجبار فرد به خوردن این غذاها و ناتوانی در کنترل مصرف آنهاست. برخی افراد صرفاً وسوسه می شوند و گهگاه تسلیم می شوند. دیگران بیشتر در معرض خطر اعتیاد کامل هستند.
حساسیت به اعتیاد و انتقال
چرا یک فرد دچار اعتیاد به غذا می شود که او را مجبور به خوردن و خوردن می کند، در حالی که فرد دیگری می تواند مصرف گاه به گاه خود را تعدیل کند؟
درست مانند همه گرایشهای اعتیادآور، تحقیقات نشان میدهد که استعداد ابتلا به اعتیاد ترکیبی پیچیده از عوامل خطر شامل ژنتیک، تجربیات نامطلوب دوران کودکی، قرار گرفتن در معرض محیطهای استرسزا، آسیبهای گذشته و شرایط سلامت روان و سایر عوامل مستعدکننده است.
بسیاری از افرادی که اعتیاد به قند یا مواد غذایی دارند، سابقه اعتیادهای دیگری مانند تنباکو یا الکل دارند. در واقع، برای سالها، توصیه در جلسات الکلیهای گمنام این بود که اگر هوس نوشیدنی میکنید، به جای آن چیزی شیرین بخورید.
انتقال اعتیاد یک خطر قابل توجه است. مطالعات نشان داده است که افراد چاق (که برخی از آنها ممکن است معتاد به غذا باشند) که تحت عمل جراحی بای پس معده قرار میگیرند، در آینده در معرض خطر جدی اعتیاد به الکل و سایر رفتارهای اعتیادآور هستند.
نتیجهگیری من، که به طور فزایندهای توسط سایر متخصصان پزشکی اعتیاد پذیرفته میشود، این است که همه اعتیادها تظاهرات متفاوتی از بینظمی اساسی مسیرهای پاداش مغزی هستند. به همین دلیل است که انتقال از یک اعتیاد به اعتیاد دیگر بسیار رایج است.
هنگامی که فرد دیگر قادر به پرخوری نباشد، مثلاً پس از جراحی بای پس معده، به وسیله دیگری برای یافتن راه هایی برای روشن کردن مسیر عصبی شیمیایی خود روی می آورد. به همین ترتیب، وقتی فردی که اعتیاد به تنباکو یا الکل دارد، سیگار یا الکل را ترک می کند، خطر اعتیاد به قند افزایش می یابد.
درمان: چگونه اعتیاد به غذا را شکست دهیم
اگر بخشهای قبلی این راهنما باعث ناامیدی شما شده است، نترسید. رهایی از اعتیاد به غذا و شکر وجود دارد.
اولین قدم این است که با دانستن علائمی که در بالا ذکر شد، تشخیص دهید که مشکل دارید. سپس، زمانی که متوجه میشوید در سطح عصبیشیمیایی در مغزتان چه اتفاقی میافتد، این به شما کمک میکند که به خودتان عشق و محبت بدهید که چرا ممکن است کنترل هوس و انگیزه خوردن و غذا خوردن بسیار دشوار باشد – علیرغم سیر بودن و علیرغم پیامدهای نامطلوب.
گام بعدی این است که فهرستی صادقانه از غذاهایی تهیه کنید که به سادگی نمی توانید در خوردنشان تعدیل کنید، غذاهایی که میل می کنید و نمی توانید آنها را کنترل کنید. اینها غذاهای محرک شما هستند.
رایج ترین غذاهای محرک عبارتند از شکر و شیرینی ها، آرد تصفیه شده و کربوهیدرات ها، و مخلوطی از شکر، کربوهیدرات های تصفیه شده، چربی و نمک.
در تجربه من، اعتیاد به غذا معمولاً به عنوان یک اعتیاد به قند شروع می شود و سپس در امتداد پیوسته از خفیف تا متوسط تا شدید پیشرفت می کند. در سالهای اولیه، یک معتاد به غذا ممکن است فقط با شکر تحریک شود و کنترل خوردن آب نبات و شیرینیها برایش مشکل باشد.
اما با گذشت زمان و افزایش قرار گرفتن در معرض شکر، مواد غذایی مانند آرد تصفیه شده و سایر کربوهیدرات هایی که به سرعت به قند هضم می شوند ممکن است مشکل ساز شوند. هر چه فرد معتادتر می شود، غذاهایی که باعث پرخوری و اختلال در غذا خوردن می شوند، بیشتر می شود.
یک اعتیاد شدید غذایی ممکن است شامل طیف وسیعی از غذاها از جمله غلات، لبنیات یا شیرین کننده های بدون کالری باشد. در واقع، ممکن است فرد به فرآیند خوردن خود در قالب چرای مداوم معتاد شود.
غذاهای محرک شما چیست؟ به طور کلی، اگر حتی یک لقمه کوچک از غذای محرک خود داشته باشید، یک مشکل پرخوری یا برخی از مشکلات غذایی که نمی توانید آن را کنترل کنید معمولاً به دنبال دارد.
اجتناب از محرک ها ضروری است

برای غلبه بر اعتیاد به غذا، من معتقدم موثرترین درمان حذف و اجتناب از غذاها و رفتارهای محرک شماست. این حقیقت سخت است. معتادان به غذا نمی توانند اعتدال را مدیریت کنند. درست مانند فردی که اعتیاد به الکل دارد در صورت مصرف نوشیدنی خطر عود را دارد، یک معتاد به غذا میتواند حتی با یک لقمه از یک غذای محرک، مانند یک تکه دسر یا یک تکه نان یا پیتزا، کنترل خود را از دست بدهد.
با این حال، خبر خوب این است که پرهیز کامل از محرکهای غذایی خاص شما میتواند مسیرهای پاداش مغز را بازنشانی کند و به شما رهایی دهد از هوسها و وسواسهای مربوط به غذا. اگرچه روزهای اولیه پرهیز می تواند بسیار دشوار باشد، اما نتیجه این است که با گذشت زمان، شدت هوس در نهایت کاهش می یابد یا به طور کامل ناپدید می شود. این معمولا چقدر طول می کشد؟ افسوس که معلوم نیست – فردی است. برخی از افراد در عرض چند روز پس از پرهیز، اشتهای کمتری را احساس می کنند. دیگران این هوس را برای سالها احساس میکنند، به خصوص در شرایط استرس. اما میتوانید تکنیکهایی را بیاموزید و استراتژیهایی برای پراکنده کردن میل ایجاد کنید.
حذف غذاهای محرک از خانه و محیط کار، نرفتن به مکانهای آشنای قدیمی که در آن غذا را میبینید و میل به غذا را تحریک میکند، و نخوردن غذاهای با طعم شیرین همگی میتوانند به متوقف کردن دوباره چرخه اعتیاد به غذا کمک کنند.
رژیم کتو می تواند کمک کننده باشد

رژیم کم کربوهیدرات یا کتو روشی موثر برای حذف اعتیادآورترین غذاها از زندگی شماست و در عین حال تضمین می کند که با غذای سالم تغذیه و ارضا می شوید. مطالعات بر روی افراد مبتلا به اعتیاد به غذا که رژیم کتوژنیک را اتخاذ می کنند، کاهش قابل توجهی در علائم اعتیاد به غذا، از جمله هوس و عدم کنترل را گزارش می دهند.
Diet Doctor منابع زیادی برای حمایت از شما در خوردن یک رژیم کم کربوهیدرات یا کتوژنیک دارد، اما به طور خلاصه، شکر را از رژیم غذایی خود حذف خواهید کرد و کربوهیدرات هایی که به سرعت به قند تبدیل می شوند مانند آرد تصفیه شده، نشاسته، ماکارونی، سیب زمینی، کراکر، کیک و کلوچه را حذف خواهید کرد.
توجه داشته باشید، در حالی که دکتر رژیم غذایی دسرهای کتو را با استفاده از شیرین کننده های بدون کالری ارائه می دهد، توصیه من به هر معتاد به مواد غذایی این است که از این خوراکی های خوش طعم خودداری کنید. این به این دلیل است که برای اکثر افراد مبتلا به اعتیاد به غذا، حتی اگر غذاهای کتو «شکر» نیستند، طعم شیرین همچنان میتواند مسیرهای پاداش را روشن کند. در تجربه من، این اغلب دلیل عود برنامه کتو است که در غیر این صورت برای شما خوب بود.
در یک رژیم کم کربوهیدرات یا کتو، پروتئین های مغذی، طیف وسیعی از سبزیجات، آجیل، دانه ها و میوه های کم قند مانند تمشک، زغال اخته و توت فرنگی را پر خواهید کرد.
باز هم، طبق تجربه من، وقتی مرحله ترک هوس را پشت سر گذاشتید، این غذاهای غیر اعتیادآور سیر کننده و خوشمزه می شوند. احساس محرومیت وجود ندارد. در کنار غذا احساس تغذیه، آرامش و شادی خواهید کرد، نه اجبارها و اصرارهایی که نمی توانید آنها را کنترل کنید. آرامش در اطراف غذا وجود دارد، تا زمانی که غذاهای محرک خود را نخورید یا رفتارهای اعتیادآور به غذا مانند حجم غذا خوردن را انجام ندهید.
بسیاری از افراد مبتلا به اعتیاد به مواد غذایی نیز دریافتند که پیوستن به یک گروه حمایتی یا صحبت با افراد معتاد به غذا، در مدلهای مشابه با الکلیهای گمنام، مفید است. بیش از ده ها سازمان با گروه های حمایتی وجود دارند که می توانند به افراد معتاد به مواد غذایی کمک کنند. اینها عبارتند از پرخوران گمنام، معتادان غذایی گمنام، معتادان به غذا در دوران بهبودی گمنام، و اجباری خواران گمنام. برای یافتن گزینه های دیگر در منطقه خود، «گروه پشتیبانی اعتیاد به مواد غذایی» را در گوگل جستجو کنید.
مطالب بسیار دقیق دلسوزانه وتخصصی بود واقعا مفید بود ولی به نظر من افراد پر خور باید به این باور برسند که این اعتیا اسیب جدی به بدن میزند ودر انتها چاقی ومرگ است باید اگاهی بگیرند تا درست تغذیه کنند با تشکر
پ