در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب در بخش تخصصی بیمارستانی به نام بال انسولین بستری میشد. در آنجا، تقریباً هر روز طی هفتهها یا ماههای بعد، خود را به تخت میبندند و به اندازهای انسولین تزریق میکنند که به کما میروند. این روش اغلب باعث تشنج شدید به حدی می شد که باعث گاز گرفتن زبان و شکستگی استخوان شود. گاهی کشنده بود.
جوئل براسلو، MD، PhD، استاد روانپزشکی و علوم رفتاری در UCLA می گوید: «میزان مرگ و میر ناشی از انسولین می تواند تا ۵ درصد باشد. “این خود را به سوالات “چرا ما انجام دادیم” وام می دهد.”
معروف ترین مورد کما درمانی با انسولین مربوط به جان نش، یکی از مبتکرترین ریاضیدانان جهان، برنده جایزه نوبل و اسکیزوفرنی مادام العمر بود که داستانش اساس کتاب و فیلم بود. یک ذهن زیبا. بیماری نش با توهم و هذیان همراه بود. در میان تخیلات بسیاری که داشت، او سالها معتقد بود که توسط گروهی از مأموران شوروی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. در سال ۱۹۶۱، نش در بیمارستان روانپزشکی ترنتون در نیوجرسی بستری شد و در آنجا به مدت ۶ هفته تحت درمان با انسولین کما قرار گرفت. نش بعداً درمان های خود را به عنوان “شکنجه” توصیف کرد.
اگرچه امروزه مشخص شده است که درمان کما با انسولین هیچ ارزش درمانی واقعی ندارد، در اواسط قرن بیستم، این درمان به یکی از رایج ترین درمان ها تبدیل شده بود. برای بیمارستانهای روانی مانند ترنتون غیرمعمول نبود که یک شاخه کامل به آن اختصاص داده شود.
به سختی می توان توضیحات دست اول این درمان را بدست آورد، عمدتاً به این دلیل که یکی از عوارض جانبی آن از دست دادن حافظه بود. اما یکی از بیماران سابق در ترنتون به یاد می آورد: «بیماری، مزه خون در دهانم … درد مه آلود در سرم … خیلی کمی از آن در نگاه به گذشته واضح است به جز عذاب بیرون آمدن از شوک هر روز». نش، کما درمانی با انسولین را به دلیل شکاف های بزرگ در حافظه اش مقصر دانست، همانطور که تاونز ون زاند، خواننده و ترانه سرا، درمان را دریافت کرد به عنوان یک نوجوان در مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس در گالوستون.
درمان با انسولین کما توسط یک پزشک وینی به نام مانفرد ساکل که کار خود را با استفاده از انسولین برای درمان افراد معتاد به مورفین آغاز کرد، پیشگام بود. او بعداً به یکی از همکارانش گفت که به طور تصادفی این کشف را انجام داده است یکی از بیمارانش را به کما برد و به طور معجزه آسایی اسکیزوفرنی این مرد را درمان کرد. ساکل – که شهرت تا حدودی مشکوکی داشت – ادعا کرد که روش او نرخ موفقیت شگفت انگیز ۸۸٪ داشته است.
درمان شروع شد. در سال ۱۹۶۰، یک مقاله در مجله پرستاری آن را “یک درمان با ارزش … که به طور گسترده توسط بسیاری به عنوان درمان شناخته می شود” نامید. موثرترین درمان در اسکیزوفرنی. با این وجود، مقاله به خطرات بالقوه کشنده ناشی از “کما طولانی یا غیرقابل برگشت … عوارض ریوی و اختلالات قلبی عروقی” اشاره کرد. نویسنده گفت که تعداد آنها به قدری زیاد است که “در این مقاله کوتاه نمی توان همه عوارض را به طور کامل مورد بحث قرار داد.”
پس چرا ایمان به رویه تا زمانی که وجود داشت پابرجا بود؟ و چرا بسیاری از مطالعات اولیه نشان داد که درمان موثر است؟ بخشی از پاسخ در وضعیت روانپزشکی در اواسط ۲۰ نهفته استهفتم قرن. بیمارستان های روانی شلوغ به طور مزمن با کمبود کارکنان مواجه بودند. و عملاً هیچ درمان پزشکی وجود نداشت که نویدبخش درمان بیماران شدید روانی باشد. دبورا دورشو، MD، PhD، استادیار پزشکی در دانشکده پزشکی Icahn و استادیار تاریخ پزشکی در دانشکده پزشکی دانشگاه ییل میگوید: «این یک محیط ناامیدکننده بود. “این دوران عالی برای روانپزشکی آمریکایی نبود.”
توهم موفقیت در نهایت با ظهور کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده، که در آن عواملی مانند مراقبت و انتخاب بیمار در نظر گرفته شد، از بین رفت. دورشو میگوید: «مثل این بود که امپراتور لباس ندارد. اولین آزمایشات RCT نشان داد که درمان کما با انسولین بهتر از انجام هیچ کاری نیست.
با این حال، همانطور که در حال حاضر پذیرش یکباره درمان کما با انسولین احمقانه به نظر می رسد، براسلو از UCLA می گوید ما باید قبل از قضاوت بیش از حد سختگیرانه در مورد پزشکان گذشته، به درمان خود برای بیماران روانی نگاه کنیم. او میگوید: «حتی در دهه ۱۹۳۰ در دوران رکود بزرگ، ما تمایل داشتیم که منابع عظیمی را برای درمان کما با انسولین بگذاریم. امروز، ما فقط آن مردم را به خیابان ها یا زندان ها رها می کنیم.»