ترجمه مقاله علمی جهت استفاده متخصصین
رژیم کتوژنیک به عنوان یک درمان غیردارویی احتمالی در بیماری های غدد درون ریز اصلی دستگاه تناسلی زنان: راهنمای عملی برای متخصصان تغذیه
خلاصه
بررسی هدف
این مرور داستانی نقش رژیمهای غذایی کتوژنیک (KDs) را در بهبود نتایج باروری، التهاب با درجه پایین، وزن بدن، بافت چربی احشایی، و استفاده بالقوه آن در انواع خاصی از سرطان، از طریق اقدامات مطلوب آن بر عملکرد میتوکندری، گونههای اکسیژن فعال بررسی میکند. تولید، التهاب مزمن، و مهار رشد تومور.
یافته های اخیر
تغذیه برای حفظ سلامت دستگاه تناسلی زنان بسیار مهم است. شواهد در مورد ارتباط بین رژیم غذایی و دستگاه تناسلی زنان در دهه گذشته بسیار گسترش یافته است که منجر به شناسایی رژیم درمانی خاص، به ویژه KDs شده است. ثابت شده است که KDs یک ابزار موثر برای کاهش وزن است. تا به امروز، KDs به طور فزاینده ای در درمان بسیاری از بیماری ها، مانند چاقی، دیابت نوع ۲ استفاده می شود. KDs یک مداخله غذایی است که می تواند وضعیت التهابی و استرس اکسیداتیو را از طریق مکانیسم های مختلفی بهبود بخشد.
خلاصه
با توجه به استفاده روزافزون از KDs فراتر از چاقی، این مرور ادبیات آخرین شواهد علمی در مورد استفاده احتمالی آن در اختلالات شایع دستگاه غدد درون ریز-تناسلی زنان و راهنمای عملی استفاده از آن در این بیماران را ارائه می دهد.
معرفی
چاقی مسئول چندین اختلال است که دستگاه تناسلی زنان را تحت تأثیر قرار می دهد، که بسیاری از آنها منجر به ناباروری می شوند، مانند سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) و اندومتریوز [ ۱ ، ۲ ، ۳ ]. به طور خاص، چاقی تأثیر منفی بر سلامت باروری زنان نشان میدهد و مستعد ایجاد یا تشدید اختلالات غدد درون ریز دستگاه تناسلی است [ ۲ ، ۴ ]. گسترش بافت چربی احشایی، هیپرانسولینمی، و التهاب مزمن درجه پایین ناشی از چاقی، به اختلالات مضر و مضر تولید مثل و توسعه بعدی اختلالات باروری کمک می کند [۲] .]. در این رابطه، PCOS و اندومتریوز هر دو وضعیت التهابی مزمن دارند که در حضور چاقی تقویت می شود [ ۱ ، ۳ ، ۵ ]. علاوه بر این، التهاب مزمن با مقاومت به انسولین و هیپرآندروژنیسم همکاری می کند تا یک زنجیره تعاملی را ایجاد کند که بر پاتوفیزیولوژی PCOS عمل می کند [ ۳ ].
علاوه بر این، برخی از اختلالات دستگاه تناسلی زنان در زنان مبتلا به چاقی، مانند سرطان سینه و آندومتر، شایع تر است: یکی از پیوندهای بین چاقی و سرطان زنان، به عنوان مثال، اختلال در متابولیسم گلوکز، مقاومت به انسولین، و هیپرانسولینیسم است [ ۶ ، ۷ ، ۸ ]. نشان داده شده است که چاقی خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهد، به ویژه برای سرطان پستان سه گانه منفی مولکولی، و پیش آگهی را بدتر می کند [ ۹ ]. توجه داشته باشید، سرطان سینه که قبل از یائسگی تشخیص داده میشود، فنوتیپ تهاجمیتری را نشان میدهد و علاقه مداوم به ترویج استراتژیهای غذایی پیشگیری به منظور کاهش بروز این نئوپلازی در پیش از یائسگی وجود دارد [۱۰ ] .
در نهایت، یائسگی، توقف فیزیولوژیکی ظرفیت باروری در زندگی یک زن، با افزایش خطر چاقی و تغییر به سمت توزیع چربی شکمی همراه با افزایش نسبی خطرات سلامتی مرتبط است [۱۱ ، ۱۲ ] . تغییرات در ترکیب بدن در طول یائسگی ممکن است به دلیل کاهش استروژن در گردش و افزایش نسبی نسبت آندروژن به استروژن، مربوط به توزیع چربی تغییر یافته باشد [ ۱۱ ، ۱۲ ]. افزایش وزن و افزایش توزیع چربی احشایی مرتبط با انتقال یائسگی، مسئول ترشح آدیپوسیتوکین های پیش التهابی است که منجر به دیابت نوع ۲ (T2DM) و بیماری های قلبی عروقی (CVD) می شود [۱۳ ، ۱۴ ]]. در این زمینه، استراتژی های غذایی برای پیشگیری از چاقی و بیماری های مرتبط با چاقی در زنان یائسه، از جمله اختلالات خواب که یکی از علائم اصلی یائسگی را نشان می دهد، باید یکی از اهداف اصلی برای متخصصان تغذیه باشد [۱۳ ، ۱۵ ] .
واضح است که در اختلالات غدد درون ریز اصلی دستگاه تناسلی زنان، درمان اضافه وزن ضروری است. مدیریت بهینه چاقی نیازمند یک رویکرد چند رشته ای برای ترویج کاهش وزن است که می تواند اثرات مضر آن بر سلامت را کاهش دهد [ ۱۶ ]. در حال حاضر، چندین رویکرد برای کاهش وزن در دسترس است، از جمله درمانهای غذایی مختلف، مداخلات رفتاری شناختی، درمانهای دارویی و مداخلات جراحی [ ۱۷ ، ۱۸ ]. علیرغم این طیف از استراتژیهای کاهش وزن، کمتر از ۲۰ درصد از افرادی که سعی در کاهش وزن دارند، میتوانند به کاهش ۱۰ درصدی در طول یک سال دست یابند و حفظ کنند، و اکثریت آن را در عرض ۳ تا ۵ سال برمیگردانند [۱۹ ]]. با افزایش وزن افراد، بسیاری از بیماری های همراه پتانسیل بازگشت دارند که منجر به ناامیدی و احساس ناامیدی زیادی می شود.
به گفته تریمبولی، در سال های اخیر سردرگمی در رابطه با نامگذاری رژیم های غذایی کتوژنیک (KDs) وجود داشته است [ ۲۰ ]. نویسندگان توضیح میدهند که رژیم کتوژنیک بسیار کم کالری (VLCKD) یک KD با محتوای بسیار کم کالری (کمتر از ۸۰۰ کیلو کالری)، با ۳۰ تا ۵۰ گرم کربوهیدرات، نورموپروتئین (۱.۲-۱.۵ گرم بر کیلوگرم)، هیپولیپیدی (حدوداً) است. ۲۰-۴۰ گرم در قالب). از سوی دیگر، رژیم کتوژنیک کم کالری (LCKD) یک KD با محتوای کالری > 800 کیلوکالری و کمتر از کل انرژی مصرفی (TEE)، با ۳۰ تا ۵۰ گرم کربوهیدرات، نورموپروتئین و با محتوای چربی > 40 گرم است. در نهایت، رژیم غذایی کتوژنیک KD یا همکالری (ICKD) شامل محتوای کالری برابر با TEE، ۳۰ تا ۵۰ گرم کربوهیدرات و حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد از لیپیدها است [ ۲۱ ، ۲۲ ، ۲۳] .]. KD عمدتاً برای درمان صرع مقاوم به درمان در کودکان استفاده شده است [ ۲۴ ]. توجه داشته باشید، رویکردهای کتوژنیک محدودتر، مانند VLCKD، نه تنها برای کاهش وزن سریع، بلکه برای بهبود ویژگیهای غدد درون ریز، پروفایل خطر قلبی متابولیک و عملکرد تولیدمثلی توجه را به خود جلب کردهاند [۲۵ ، ۲۶ ، ۲۷ ] . از منظر غدد درون ریز و تولید مثل، موفقیت آن در بیماران مبتلا به بیماری های غدد درون ریز دستگاه تناسلی زنان و چاقی ممکن است به دلیل برخی جنبه های اساسی باشد: کاهش وزن سریع و موثر، به ویژه توده چربی (FM) و بافت چربی احشایی، آنتی اکسیدان آن و خواص ضد التهابی و کاهش مقاومت به انسولین [ ۲۸ ، ۲۹, ۳۰ , ۳۱ ].
با توجه به افزایش روزافزون استفاده از VLCKD نه تنها در چاقی بلکه در سایر بیماریهای مرتبط، این مرور ادبیات آخرین شواهد علمی استفاده احتمالی آن را در زمینه غدد درون ریز زنان نیز ارائه میکند و راهنمای عملی استفاده از آن در این بیماران را ارائه میکند. . در این بررسی روایی، ابتدا چاقی را تعریف و طبقهبندی میکنیم و اشاره میکنیم که کدام روشها بیشتر برای تجزیه و تحلیل ترکیب بدن مورد استفاده قرار میگیرند. پس از آن، ما اثرات مفید KDs در مراحل زندگی زنان، مانند دوره باروری و باروری، و همچنین یائسگی را بررسی خواهیم کرد. پس از آن، مزایای بالقوه KDs را در اختلالات عمده دستگاه تناسلی زنان، مانند PCOS، و استفاده بالقوه از KDs در شایع ترین سرطان های دستگاه تناسلی زنان، مانند سرطان سینه و آندومتر، بررسی خواهیم کرد.
تعریف چاقی، طبقه بندی و روش های آن برای تشخیص ترکیب بدن
سازمان جهانی بهداشت (WHO) چاقی را به عنوان یک وضعیت مزمن تعریف می کند که با چربی اضافی بدن مشخص می شود که می تواند باعث مشکلات پزشکی، روانی، فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی شود و در سال ۱۹۹۷ چاقی را به عنوان یک مشکل عمده بهداشت عمومی و یک اپیدمی جهانی اعلام کرد [۳۲ ] . شیوع اضافه وزن و چاقی بزرگسالان از دهه ۱۹۸۰ در سراسر جهان افزایش یافته است، بدون اینکه در طول ۳۳ سال داده های ثبت شده در هیچ کشوری کاهشی نداشته باشد [ ۳۳ ]. شایان ذکر است، شیوع چاقی در میان نوجوانان و کودکان رو به افزایش است، بنابراین یک مشکل جدی بهداشت عمومی را نشان میدهد که کم و بیش بر همه گروههای جمعیتی تأثیر میگذارد. با توجه به افزایش نگران کننده افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی، سازمان جهانی بهداشت اصطلاح ” گلوبیت” را ابداع کرده است.برای توصیف این پدیده که به تعداد یک اپیدمی جهانی رسیده است. در میان بزرگسالان، شیوع چاقی به طور کلی برای زنان بیشتر از مردان در تمام گروه های سنی بود. چاقی به یکی از عوامل اصلی بار جهانی بیماری های مزمن تبدیل شده است که تقریباً همه گروه های سنی و اجتماعی-اقتصادی در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار می دهد [ ۳۴ ، ۳۵ ]. علاوه بر این، اکنون مشخص شده است که چاقی خطر ابتلا به بیماری های متابولیک متعدد مانند چربی خون، مقاومت به انسولین، T2DM، فشار خون بالا، آترواسکلروز و عوارض قلبی عروقی را افزایش می دهد. با این حال، چاقی نیز با افزایش ناباروری و افزایش اختلالات غدد درون ریز از جمله اندومتریوز و PCOS مرتبط است [ ۳۶ ].
ارزیابی ترکیب بدن
شاخص توده بدنی (BMI) ابزار ارزیابی است که در سراسر جهان برای تخمین درجه اضافه وزن یا چاقی استفاده می شود [ ۳۷ ]. بر اساس BMI، افراد به پنج دسته تقسیم می شوند: ۱۸.۵-۲۴.۹ کیلوگرم بر متر مربع برای محدوده طبیعی، ۲۵.۰-۲۹.۹ کیلوگرم بر متر مربع برای اضافه وزن، ۳۰.۰-۳۴.۹ کیلوگرم بر متر مربع برای کلاس ۱-چاقی، ۳۵.۰-۳۹.۹ کیلوگرم بر متر مربع. kg/m ۲ برای کلاس ۲-چاقی و برابر یا بیشتر از ۴۰.۰ kg/m2 برای کلاس ۳-چاقی [ ۳۸]. با این حال، اندازه گیری BMI به تنهایی برای کمک به پزشکان برای ارزیابی و مدیریت خطرات سلامتی مرتبط با چاقی در بیماران خود کافی نیست. در واقع، BMI نشانه هایی در مورد ترکیب بدن و توزیع چربی افراد ارائه نمی دهد، و امروزه به خوبی ثابت شده است که چاقی شکمی با افزایش خطر قلبی عروقی، دیابت T2 و حتی برخی از سرطان های زنانه مرتبط است [۳۷ ، ۳۹ ، ۴۰ ، ۴۱ ] .
توزیع بافت چربی بین جنس ها متفاوت است. مردان عمدتاً تمایل به تجمع چربی احشایی دارند و در نتیجه شکل بدنی کلاسیک آندروید را به وجود می آورند که با افزایش خطر قلبی عروقی ارتباط زیادی دارد. از سوی دیگر، زنان درصد بیشتری از چربی بدن را نشان میدهند و آن را در الگوی متفاوتی، با بافت چربی بیشتر در انبار زیر جلدی، قبل از یائسگی، رسوب میکنند، ویژگی که از پیامدهای منفی مرتبط با چاقی و سندرم متابولیک محافظت میکند [۴۲ ] . پس از یائسگی، رسوب و تجمع چربی به نفع رسوب احشایی تغییر می کند. چنین اصلاحی با افزایش موازی در خطر متابولیک همراه است که یادآور همان چیزی است که در مردان مشاهده شد [ ۴۲] .]. بنابراین، ارزیابی ترکیب بدن در درجه اول برای ارزیابی خطر سلامتی افراد چاق و متعاقبا برای هدفمند کردن و انجام درمان تغذیه ای مهم است.
چندین روش را می توان برای ارزیابی ترکیب بدن با نتایج متفاوت در دقت و صحت استفاده کرد.
اندازه گیری های آنتروپومتریک اندازه گیری های کمی غیر تهاجمی از جمله قد، وزن، دور بدن و ضخامت چین خوردگی پوست هستند [ ۴۳ ].
دور کمر (WC) یک روش ساده برای ارزیابی چاقی شکمی است که به راحتی استاندارد شده و از نظر بالینی قابل استفاده است. با توجه به مرکز ملی آمار سلامت (NCHS)، WC باید در تنگترین نقطه یا زمانی که تنگترین نقطه قابل مشاهده نیست، در سطح متوسط بین لبه پایین قفسه سینه و ایلیاک با استفاده از یک دستگاه غیر کششی اندازهگیری شود. نوار اندازه گیری [ ۴۴ ]. بیماران باید با پاهای کنار هم، روی سطحی موازی با زمین، بایستند و دستهایشان روی باسن باشد. در طول ارزیابی، بیمار باید به طور طبیعی نفس بکشد، و نوار ممکن است پوست را فشرده نکند و باید موازی با زمین باشد [ ۴۴]]. دستورالعملهای فعلی استفاده از یک آستانه WC را برای زنان قفقازی > 88 سانتیمتر توصیه میکنند تا نشاندهنده WC بالا و افزایش خطر قلبی عروقی و T2DM باشد [ ۴۵ ، ۴۶ ]. علاوه بر این، از ترکیب WC و دور باسن، نسبت دور کمر به باسن (WHR) را می توان به دست آورد که رایج ترین شاخص چاقی شکمی است. برای زنان، WHO بیان می کند که چاقی شکمی به عنوان WHR بالای ۰.۸۵ تعریف می شود [ ۴۷]]. بنابراین، WC اجازه می دهد تا خطرات نامطلوب سلامتی که با BMI مشخص می شود، اصلاح شود و این اندازه گیری باید در طبقه بندی خطر سلامت مرتبط با چاقی گنجانده شود. مقاومت در برابر گنجاندن روتین WC در عمل بالینی نه تنها شواهد مفید بودن آن را نادیده می گیرد، بلکه از این فرصت برای مشاوره بیماران در مورد فنوتیپ پرخطر چاقی نیز استفاده نمی کند. علاوه بر این، اندازه گیری هر دو BMI و WC فرصت های منحصر به فردی را برای ردیابی مزایای درمان و اثربخشی مداخلات برای چاقی و بیماری های متابولیک مرتبط فراهم می کند.
ضخامت های پوستی چربی زیر جلدی بدن را در نواحی مختلف بدن از جمله عضله سه سر، عضله دوسر، ساب کتفی و فوق ایلیاک اندازه گیری می کند [ ۴۸ ]. معادلات برای محاسبه کل چربی بدن از این اندازه گیری ها (معمولاً برای اهداف تحقیقاتی) موجود است. تکنیک دقیق ممکن است متفاوت باشد، اما به طور کلی اندازه گیری چین های پوستی با گرفتن پوست در فاصله ۲ سانتی متری از محل اندازه گیری به دست می آید [ ۴۸ ]. علیرغم تکنیکهای اندازهگیری استاندارد، تست پوستی دارای تنوع بالایی است و تا به امروز در محیطهای بالینی استفاده محدودی داشته است. علاوه بر این، اندازه گیری چین خوردگی پوست در افراد چاق دشوار است و به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد [ ۴۹]. در واقع، به خصوص در افراد مبتلا به چاقی شدید، چین پوست ممکن است بزرگتر از اندازه گیری کولیس باشد. کمپرس پوست و چربی با اندازه گیری های مکرر. و استفاده بی دقت از کولیس باعث درد، کبودی و آسیب به پوست افراد می شود [ ۴۹ ].
تکنیک های تصویربرداری (جذب سنجی اشعه ایکس با انرژی دوگانه، توموگرافی کامپیوتری، رزونانس مغناطیسی و سونوگرافی) پیشرفته ترین روش ها برای تعیین ترکیب بدن هستند [ ۵۰ ]. با این حال، آنها در عمل بالینی قابل اجرا نیستند زیرا گران هستند، وقت گیر هستند یا بیماران را در معرض تشعشع قرار می دهند [ ۵۰ ].
امپدانس بیوالکتریک (BIA) به طور گسترده در مطالعات بالینی و تحقیقاتی برای تعیین ترکیب بدن، ارائه اطلاعات در مورد FM، توده بدون چربی (FFM) و آب بدن (آب کل، داخل سلولی و خارج سلولی)، بر اساس معادلات استفاده می شود. برای تخمین هیدراتاسیون بدن [ ۵۱ ]. در زمینه پروتکل VLCKD، BIA می تواند برای برآورد تغییرات ترکیب بدن از نظر حفظ FFM در طول کاهش وزن استفاده شود. نکته مهم این است که نظارت بر توده عضلانی می تواند امکان تشخیص زودهنگام از دست دادن عضله و سپس اصلاح دریافت ناکافی پروتئین را فراهم کند. علاوه بر این، زاویه فاز (PhA) به عنوان یک پارامتر مهم برای نظارت در طول VLCKD گزارش شده است. در واقع، PhA یک شاخص مشتق شده از BIA است که می تواند برای شناسایی التهاب در تنظیمات بالینی مختلف استفاده شود [ ۲۹ ، ۵۲ ]. اخیراً، در گروهی متشکل از ۲۶۰ زن (۶۹-۱۸ سال، BMI 25.0-50.9 کیلوگرم بر متر مربع ) ، کاهش قابل توجهی در غلظت پروتئین واکنشی c پلاسما پس از ۳۱ روز از فاز فعال VLCKD مشاهده شد، در حالی که PhA مشاهده شد. افزایش یافت. جالب توجه است که یک رابطه معکوس معنیدار بین پروتئین واکنشگر c و PhA، مستقل از عوامل مخدوشکننده (BMI، WC، سن و فعالیت بدنی) مشاهده شد. بنابراین، نظارت بر PhA میتواند ابزار مفیدی برای ارزیابی تغییرات در وضعیت التهابی بیماران تحت درمان با VLCKD و جلوگیری از خونگیری و آزمایشهای بیوشیمیایی گران قیمت باشد [ ۲۹ ].
رژیم های کتوژنیک در مراحل زندگی زنان
رژیم های کتوژنیک و باروری
ناباروری به عنوان عدم ایجاد بارداری بالینی پس از ۱۲ ماه رابطه جنسی منظم و محافظت نشده تعریف می شود. به گفته بورگت و وینز، ناباروری بین ۸ تا ۱۲ درصد از زوج های در سن باروری در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار می دهد [ ۵۳ ]. WHO تخمین می زند که ۴۸ میلیون زوج و ۱۸۶ میلیون نفر در سراسر جهان با ناباروری زندگی می کنند [ ۵۴ ].
همانطور که توسط Skoracka و همکاران گزارش شده است، ناباروری زنان در ۳۵٪ موارد ناباروری کلی نقش دارد [ ۵۵ ]. عوامل اصلی موثر بر احتمال حاملگی خود به خود، سن همسر و ناباروری مرتبط با اختلال عملکرد غدد درون ریز است [ ۵۶ ]. احتمال بارداری خود به خود با افزایش سن قبل از لقاح کاهش می یابد. کاهش باروری زنان از ۲۵ تا ۳۰ سالگی شروع می شود و متوسط سن آخرین زایمان ۴۰ تا ۴۱ سال در اکثر جمعیت های مورد مطالعه که باروری طبیعی را تجربه می کنند [ ۵۶ ] است. ناباروری مرتبط با بیماری می تواند بر هر دو جنس تأثیر بگذارد و بر اساس جنسیت خاص باشد. عوامل موثر بر باروری زنان عبارتند از نارسایی زودرس تخمدان، PCOS، اندومتریوز، فیبروم رحم و پولیپ آندومتر [ ۵۷] .]. وزن قبل از لقاح یک عامل خطر عمده برای پیامدهای باروری است و به خوبی ثابت شده است که کاهش وزن باروری را در زنان دارای اضافه وزن و چاق بهبود می بخشد [ ۵۸ ]. بسیاری از زنان دارای اضافه وزن که با باروری دست و پنجه نرم می کنند، دارای بیماری های همراه هستند. تخمین زده شده است که ۷۵ درصد از زنان نابارور که از اضافه وزن یا چاقی رنج می برند PCOS دارند که به خودی خود چالش های بیشتری را برای باروری به دلیل اختلال در مقاومت به انسولین، متابولیسم استروئیدهای جنسی و منظم بودن چرخه های قاعدگی ایجاد می کند [۵۹ ] .
به نظر می رسد که KDs اثرات مثبتی دارد زیرا منجر به کاهش وزن سریع، به ویژه FM می شود، بنابراین منجر به کاهش التهاب مزمن با درجه پایین ناشی از اندام چربی ناکارآمد می شود. علاوه بر این، کاهش مصرف کربوهیدرات برون زا باعث تولید کمتر انسولین می شود، با بهبود هیپرانسولینیسم و مقاومت به انسولین، تغییرات متابولیکی که معمولاً در زنان نابارور مشاهده می شود [ ۶۰ ].
به گفته آربور و همکارانش، چاقی ممکن است بر مراحل مختلف زندگی باروری زنان، از جمله قاعدگی زودرس، باروری، بارداری و یائسگی، در نتیجه عدم تعادل هورمونی و مقاومت به انسولین تأثیر منفی بگذارد [۶۱ ] . علاوه بر این، کاهش وزن اثرات مثبتی بر باروری و همچنین بر شانس موفقیتآمیز فناوریهای کمک باروری (ART) دارد [ ۶۲ ، ۶۳ ، ۶۴ ]. یک مطالعه کوهورت گذشته نگر انجام شده توسط مورگیانی و همکارانش نشان داد که زنان چاق نسبت به زنان بدون چاقی ۶۸ درصد کمتر احتمال دارد که نوزاد زنده پس از اولین سیکل ART داشته باشند [۶۵] .]. علاوه بر این، چاقی با نیاز به دوزهای بالاتر داروهای درمان کمک باروری و میزان اثربخشی کمتر در هر مرحله از فرآیند لقاح آزمایشگاهی (IVF) مرتبط است [ ۶۵ ]. به گفته مک گریس و پورتر، کاهش وزن می تواند باروری و نتایج بارداری را بهبود بخشد، به ویژه با توجه به IVF [ ۵۸ ]. مزایای این گروه از بیماران شامل چرخه های قاعدگی منظم تر، جنین های با کیفیت بهتر در دسترس برای انتقال، دوز کمتر دارو و نیاز به چرخه های درمانی کمتر است. در یک مطالعه کوهورت گذشته نگر، راسل و همکارانش بررسی کردند که آیا اجزای تغذیه ای رژیم غذایی روزانه بیمار IVF بر رشد بلاستوسیست و پیامدهای بارداری تأثیر می گذارد [ ۶۶]]. در این مطالعه، ۱۲۰ بیمار یک لاگ رژیم غذایی را تکمیل کردند و انتقال بلاستوسیست تازه یا منجمد داشتند. چهل و هشت بیمار با میانگین دریافت پروتئین روزانه > 25 درصد در مقابل 72 بیمار که کمتر از ۲۵ درصد داشتند شناسایی شدند. بیمارانی که بیش از ۲۵ درصد پروتئین مصرف می کردند، افزایش قابل توجهی در رشد بلاستوسیست به میزان ۳/۵۴ درصد در مقابل 5/38 درصد ( ۰۰۱ /0p <) و میزان حاملگی ۶/۶۶ درصد (۴۸/۳۲) در مقابل 9/31 درصد (۷۲/۲۳) ( ۰۰۵/۰ p <) داشتند. بیمارانی که کمتر از ۴۰٪ کربوهیدرات مصرف می کردند، ۶۳.۲٪ (۳۱/۴۹) در مقابل 33.8٪ (۲۲/۷۱) نرخ بارداری داشتند ( p < 0.001). مصرف پروتئین بیش از ۲۵ درصد همراه با کمتر از ۴۰ درصد کربوهیدرات، ۸۰ درصد (۲۹/۳۶) نرخ حاملگی داشت. به گفته نویسندگان، رشد بلاستوسیست با افزایش نرخ بارداری ممکن است به طور مستقیم با اجزای تغذیه ای در رژیم غذایی بیمار مرتبط باشد. بیمارانی که تحت IVF با رشد ضعیف بلاستوسیست قرار می گیرند، ممکن است از افزایش میانگین دریافت پروتئین روزانه به بیش از ۲۵٪ و کاهش کربوهیدرات خود به <40٪ بهره ببرند [ ۶۶ ].
چاوارو و همکارانش در یک مطالعه آیندهنگر بر روی ۱۷۰ زن که به طور کلی تحت ۲۳۳ چرخه IVF/ICSI قرار گرفتند، نشان دادند که اضافه وزن و چاقی با نرخ پایینتر تولد زنده در زنان تحت ART مرتبط است [۶۲ ] . نویسندگان تأیید کردند که وجود اضافه وزن یا چاقی در ابتدا با نرخ تولد زنده پایین تر همراه بود [نرخ تولد زنده تعدیل شده = ۲۳٪ (۱۴-۳۶٪)]. علاوه بر این، شرکتکنندگانی که در ابتدا چاقی داشتند، با فرکانس پایینتری از گنادوتروپین جفتی بتا انسانی (hCG) همراه بودند. بالاترین میزان β-hCG مثبت، بارداری و تولد زنده در بین زنان با BMI بین ۲۰.۰ و ۲۲.۴ کیلوگرم بر متر مربع مشاهده شد.. علاوه بر این، کاهش وزن کوتاه مدت با نسبت بالاتری از تخمک های متافاز II بازیابی شده همراه بود. نسبت تعدیلشده تخمهای متافاز II برای زنانی که ۳ کیلوگرم یا بیشتر از دست دادهاند ۹۱ درصد (۹۴-۸۷ درصد) و برای زنانی که وزنشان ثابت مانده بود، ۸۶ درصد (۸۹-۸۱ درصد) بود (۰۰۲/۰=p ) . این ارتباط در بین زنان دارای اضافه وزن یا چاقی در ابتدا قوی تر بود [ ۶۲ ].
هنگامی که باروری هدف اصلی بیماران نابارور است، به ویژه در سنین بالاتر، بهبود سریع شرایط متابولیک، تغذیه و غدد درون ریز به منظور تسهیل تخمک گذاری و بارداری بسیار مهم است.
در یک بررسی سیستماتیک توسط مک گریس و پورتر، تایید شد که کاهش بار کربوهیدرات میتواند سطح انسولین در گردش را کاهش دهد، عدم تعادل هورمونی را بهبود بخشد و منجر به از سرگیری تخمکگذاری برای بهبود میزان بارداری در زنان نابارور شود [۵۸ ] . برای این منظور، یافته های نویسندگان نشان می دهد که رژیم های غذایی کم کربوهیدرات ممکن است باروری را در برخی از گروه های بالینی، به ویژه در زنان دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به PCOS بهینه کند [ ۵۸ ].
استفاده از پروتکلهای کتوژنیک در زنان دارای اضافه وزن یا چاقی و ناباروری بر اساس امکان کاهش سطح انسولین، بهبود تعادل هورمونی، بازگرداندن چرخههای تخمکگذاری و بهبود کیفیت تخمک و جنین و همچنین میزان بارداری حتی در افراد تحت IVF است [۵۸ ] . ۶۷ ، ۶۸ ]. به طور خاص، همانطور که قبلا ذکر شد، KD ها از نظر سرعت کاهش وزن، کاهش مقاومت به انسولین و القای تخمک گذاری، در مقایسه با رژیم های غذایی استاندارد کم کالری که منجر به افزایش گلوبولین اتصال به هورمون جنسی (SHBG) و کاهش سطح خون می شود، کارایی بالاتری را نشان داده اند. تستوسترون آزاد، نسبت هورمون لوتئینیزه کننده به هورمون محرک فولیکول (LH/FSH) را کاهش داد [ ۶۹ ، ۷۰ ].
SHBG یک گلیکوپروتئین است که توسط کبد تولید می شود و استروئیدهای جنسی را با میل ترکیبی و اختصاصی بالا متصل می کند. طبق گفته Qu و Donnelly، بین سطوح SHBG در گردش و نشانگرهای مقاومت به انسولین همبستگی منفی وجود دارد [ ۷۱ ]. در واقع، مطالعات آزمایشگاهی نشان می دهد که SHBG ممکن است مسیر PI3K/AKT را که در ایجاد مقاومت موضعی و سیستمیک به انسولین دخیل است، کاهش دهد [ ۷۲ ]. کاهش سطح SHBG باعث افزایش فراهمی زیستی آندروژن ها می شود که به نوبه خود منجر به پیشرفت آسیب شناسی تخمدان، عدم تخمک گذاری و ویژگی های فنوتیپی PCOS می شود. مقاومت به انسولین اغلب با تامین بیش از حد مواد مغذی همراه است و مصرف زیاد مونوساکاریدها می تواند سطح سرمی SHBG را از طریق افزایش لیپوژنز کبدی ایجاد کند [ ۷۳]]. نشان داده شده است که فروکتوز رژیمی سطوح آنزیمهای دخیل در لیپوژنز de novo را افزایش میدهد، حتی قویتر از رژیم غذایی پرچرب، و متابولیسم فروکتوز که باعث تحریک لیپوژنز de novo میشود، یک ناهنجاری مرکزی در NAFLD است [۷۱ ] . در مطالعه ای که توسط Paoli و همکارانش انجام شد، ۱۴ زن دارای اضافه وزن با تشخیص PCOS به مدت ۱۲ هفته تحت KD با عصاره گیاهی قرار گرفتند [ ۶۰ ]. معکوس مشخصه نسبت LH/FSH در ابتدای مطالعه مشاهده شد و پس از ۱۲ هفته ناپدید شد (قبل از ۰.۳۰ ± ۲.۰۰ در مقابل پس از ۰.۲۰ ± ۱.۱۵؛ P <0.001). در مقایسه با مقادیر پایه، همچنین کاهش قابل توجهی در غلظت پلاسمایی LH وجود داشت (قبل از ۱.۴۳ ± ۱۰.۲۴ در مقابل پس از ۱.۴۶ ± ۶.۴۱؛ p. < 0.001)، تستوسترون تام (قبل از ۴۷.۴۳ ± ۶.۰۸ ng/dL در مقابل پس از ۴۰.۷۱ ± ۵.۷۷ ng/dL؛ p <0.001)، تستوسترون آزاد (قبل از ۰.۹۶ ± ۰.۶۰ pg/mL در مقابل 0.50 ± pg/mL در مقابل ۰.۵۰ ± pg/mL ۰.۵۰ = p درصد تستوسترون آزاد (قبل از ۱.۳۳ ± ۲.۰۵ درصد در مقابل 1.33 ± ۲.۰۵ درصد؛ p = ۰.۰۳۳) و دهیدرواپی آندروسترون سولفات (قبل از ۲.۱۳ ± ۰.۲۶ میکروگرم در میلی لیتر در مقابل پس از ۱.۷۰ ± ۰.۲ میکروگرم در میلی لیتر؛ ۰.۲ ± ۰.۲). سطوح استرادیول (قبل از pg /mL 14.93 ± ۱۳۹.۸۰ در مقابل pg/mL 38.80 ± ۱۹۱.۹۰؛ p <0.001) افزایش یافت ، همچنین پروژسترون نیز افزایش یافت (قبل از pg/mL 14.93 ± ۱۲.۱۶ در مقابل 6.6 ± ng/dL 6.6 پس از ۲۱. < 0.001). SHBG به طور قابل توجهی از ۷.۹ ± ۲۶.۳ به ۸.۷ ± ۳۴.۱ نانومول در لیتر افزایش یافت. p <0.001 [ ۶۰ ].
علاوه بر این، طبق گفته Cincione و همکاران، KD ها کاهش سطح گلوکز خون، انسولینمی و بهبود حساسیت به انسولین را تعیین می کنند که در نتیجه منجر به کاهش تولید آندروژن می شود، در حالی که کاهش متناوب FM باعث کاهش تولید غیر چرخه ای استروژن های ناشی از آروماتیزاسیون در بافت چربی آندروژن اضافی، با بهبود نسبت LH/FSH [ ۶۹ ]. این آخرین نسبت از طریق کاهش LH اضافی به لطف افزایش نسبی FSH بهبود می یابد. در نهایت، KDs منجر به افزایش SHBG با کاهش متعاقب تستوسترون آزاد فعال زیستی شد، بنابراین به بهبود بیشتر هیپرآندروژنیسم کمک کرد [ ۶۹ ].
رژیم کتوژنیک و یائسگی
یائسگی یک وضعیت فیزیولوژیکی است که در غیاب قاعدگی برای حداقل ۱ سال تشخیص داده می شود [ ۷۴ ]. در واقع، طبق گفته Landgrend و همکاران، یائسگی بالینی زمانی تشخیص داده می شود که یک زن به مدت ۱۲ ماه به دلیل از دست دادن فعالیت فولیکولی تخمدان پریود نشده باشد [ ۷۵ ].
در طول زندگی باروری یک زن، سطح متوسط کل استروژن ۱۰۰-۲۵۰ pg/mL است [ ۷۶ ]. از سوی دیگر، غلظت E2 در گردش پس از یائسگی به ۱۰ pg/mL کاهش می یابد. چنین کاهش شدید هورمونی با شرایط پاتولوژیک مرتبط با یائسگی، مانند اختلالات خواب، آتروفی دستگاه تناسلی، استئوپنی و پوکی استخوان، اختلال عملکرد جنسی، CVD، سرطان، اختلالات متابولیک و چاقی همراه است [۷۷ ] . به طور خاص، زنان پس از یائسگی به دلیل کمبود استروژن و اختلال در متابولیسم لیپید، خطر ابتلا به CVD را افزایش می دهند [ ۷۸ ].
به گفته یاسوئی و همکارانش، علائم یائسگی، تحلیل استخوان، تغییر در پروفایل لیپیدی و کاهش حساسیت به انسولین، به طور مکرر در زنان در دوران گذار یائسگی به دلیل کاهش ناگهانی سطح استروژن در گردش مشاهده می شود [۷۹ ] . از سوی دیگر، سطوح در گردش تستوسترون و دهیدرواپی آندروسترون سولفات به تدریج با افزایش سن در زنان یائسه کاهش می یابد، اگرچه افزایش گذرا در طول گذار یائسگی مشاهده شده است [ ۷۹ ]. در واقع، افزایش گذرا سطح تستوسترون با افزایش خطر CVD، افزایش تری گلیسیرید و سندرم متابولیک مرتبط است [ ۸۰ ].
علاوه بر این، یائسگی باعث افزایش وزن بدن، با توزیع مجدد لیپیدها از زیر جلدی به انبار احشایی می شود، که منجر به افزایش نشانگرهای التهابی و سطح گردشی کلسترول لیپوپروتئین با چگالی کم (LDL-C) و کاهش حساسیت به انسولین می شود [۸۱ ] . در واقع، همانطور که توسط Ko و Kim گزارش شده است، استروژن، به ویژه E2، نقش محافظتی بر روی سیستم قلبی عروقی اعمال می کند و عمدتاً در تخمدان ها از طریق فرآیندی شامل LDL-C به عنوان یک سوبسترا تولید می شود [۷۶ ] . در دوران یائسگی، LDL-C در گردش نمی تواند در سنتز استروژن استفاده شود و در نتیجه تولید استروژن کاهش می یابد. بنابراین، یائسگی با افزایش سطح LDL-C در گردش و افزایش CVD همراه است [ ۷۶]]. تغییرات متابولیک مرتبط با افزایش وزن و تجمع چربی در یائسگی، خطر ابتلا به سندرم متابولیک و همچنین بیماریهای قلبی عروقی و عصبی را افزایش میدهد، باعث افزایش فعالیت آروماتاز بافتهای محیطی میشود و التهاب سیستمیک را تقویت میکند و با فرآیندهای مرتبط با افزایش سن همکاری میکند [ ۸۲ ، ۸۳ ] . استفاده از پروتکلهای کتوژنیک مانند رژیم غذایی بسیار کم انرژی (VLED) و VLCKD برای زنان یائسه با اضافه وزن یا چاقی میتواند باعث کاهش وزن کل بدن و بافت چربی احشایی با حفظ توده بدون چربی شود [۸۴ ] . در کارآزمایی بالینی تصادفی شده رژیم غذایی TEMPO، ۱۰۱ زن یائسه، ۴۵ تا ۶۵ ساله با BMI از ۳۰ تا ۴۰ کیلوگرم بر متر مربع، که حداقل ۵ سال پس از یائسگی بودند، استخدام شدند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به ۱۲ ماه محدودیت انرژی متوسط (۲۵-۳۵٪) با رژیم غذایی مبتنی بر غذا (گروه مداخله متوسط) یا ۴ ماه محدودیت انرژی شدید (۶۵-۷۵٪) با رژیم غذایی جایگزین کل وعده غذایی و به دنبال آن متوسط قرار گرفتند. محدودیت انرژی برای ۸ ماه دیگر (گروه مداخله شدید). در مقایسه با گروه متوسط در ۱۲ ماهگی، گروه شدید وزن بیشتری از دست داد (اندازه اثر، ۶.۶- کیلوگرم؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI)، ۸.۲- تا ۵.۱- کیلوگرم). علاوه بر این، FM کل بدن (اندازه اثر، – ۵.۵ کیلوگرم؛ ۹۵٪ CI، – ۷.۱ تا – ۳.۹ کیلوگرم)، بافت چربی زیر جلدی شکم (اندازه اثر، – ۱۸۹۰ cm3؛ ۹۵٪ CI، ۲۵۶۰- تا ۱۲۱۹ cm3 و بافت چربی احشایی (اندازه اثر، – ۱۳۸۹ سانتیمتر مکعب ؛ ۹۵ درصد فاصله اطمینان (CI)، – ۱۷۴۸ تا – ۱۰۳۰ سانتیمتر۳ ) از دست دادن نیز برای گروه شدید بیشتر از گروه متوسط در ۱۲ ماه بود [ ۸۴ ].
فورد و همکارانش با در نظر گرفتن چهار الگوی غذایی در بین زنان یائسه ۴۹ تا ۸۱ ساله [میانگین ۶۳.۶ (SD 7.4) سال]، دادههای حاصل از مطالعه مشاهدهای ابتکار سلامت زنان را تجزیه و تحلیل کردند: رژیم غذایی کمچرب، رژیم کم کربوهیدرات، رژیم مدیترانهای سبک رژیم غذایی و رژیم غذایی مطابق با دستورالعمل های غذایی وزارت کشاورزی ایالات متحده برای آمریکایی ها (DGA) [ ۸۵]. در پایان مطالعه، رژیم کم کربوهیدرات رابطه معکوس با افزایش وزن داشت (OR 0.71؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): 0.66 تا ۰.۷۶)، در حالی که رژیم کم چرب (OR 1.43؛ ۹۵% CI: 1.33 تا ۱.۵۴) و DGA (OR) 1.24؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): 1.15 تا ۱.۳۳) رژیم های غذایی با افزایش خطر افزایش وزن مرتبط بودند. بر اساس وضعیت وزن پایه، رژیم غذایی با کربوهیدرات کاهش یافته رابطه معکوس با افزایش وزن در بین زنانی داشت که وزن طبیعی داشتند (OR 0.72؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): 0.63 تا ۰.۸۱)، اضافه وزن (OR 0.67؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): 0.59 تا ۰.۷۶) یا چاقی کلاس I. (یا ۰.۶۳؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا ۰.۷۶) در ابتدا. رژیم غذایی کم چرب با افزایش خطر افزایش وزن در زنان دارای وزن طبیعی (OR 1.28؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): 1.13 تا ۱.۴۶)، اضافه وزن (OR 1.60؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): 1.40 تا ۱.۸۳)، چاقی کلاس I (OR 1.73) مرتبط بود. ؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): 1.43 تا ۲.۰۹) یا چاقی کلاس II (OR 1.44؛ ۹۵% CI 1.08 تا ۱.۹۲) در ابتدا.۷ ].
بر این اساس، KDs گلیسمی ناشتا، انسولین ناشتا، ارزیابی مدل هموستاز مقاومت به انسولین را کاهش داد: در واقع، کاهش شدید کربوهیدراتها، که منجر به کاهش سطح انسولین پلاسما میشود، باعث کاهش فرآیندهای لیپوژنز به نفع لیپولیتیکها میشود که منجر به کاهش شدید کربوهیدراتها میشود. استفاده گسترده از تری گلیسیریدهای چربی برای اهداف انرژی [ ۸۶ ].
در واقع، بودن و همکارانش مطالعه ای را در مورد بیماران مبتلا به دیابت T2 و چاقی انجام دادند و نشان دادند که استفاده از KD به مدت ۲ هفته باعث کاهش گلیسمی ناشتا از ۷.۵ به ۶.۳ میلی مول در لیتر و افزایش حساسیت به انسولین به میزان ۷۵ درصد شد [۸۷ ] . .
علاوه بر این، KDs، به ویژه VLCKD، کاهش سطح انسولین و بهبود همزمان لیپیدهای پلاسما را با مهار HMG-CoA ردوکتاز تعیین می کند [ ۸۸ ، ۸۹ ]: در واقع، بهبود مقاومت به انسولین اثرات مثبتی بر متابولیسم لیپیدها از طریق اثر بر روی دارد. ۳-هیدروکسی-۳- متیل گلوتاریل کوآنزیم ردوکتاز A و اثرات چشمگیر بر اندازه لیپوپروتئین و غلظت ذرات زیر کلاس [ ۳۰ ]. علاوه بر این، KD ها کاهش مسیرهای التهابی را ترویج می کنند [ ۸۹ ، ۹۰ ، ۹۱ ]: به گفته پائولی و همکاران، بتا هیدروکسی بوتیرات (β-OHB) فعال سازی NLRP3/inflammasome را مهار می کند [ ۹۲ ]]. در واقع، β-OHB از طریق کاهش جریان K + از ماکروفاژها و مهار مجموعه التهابی، از فعال شدن NLRP3/inflammasome جلوگیری می کند. علاوه بر این، مهار ترشح IL-1β و IL-18 وابسته به β-OHB در مونوسیتهای انسانی مستند شده است. در نهایت، KD ها می توانند کاهش گونه های اکسیژن فعال (ROS) را در شرایط in vitro و in vivo ترویج کنند [ ۹۳]. به گفته استافورد و همکارانش، KD تولید ROS را در سلول های تومور کاهش داد. پروفایل بیان ژن نشان داد که KD یک بازگشت کلی به الگوهای بیان دیده شده در نمونه های غیر توموری را القا می کند. قابل توجه، ژنهای دخیل در تعدیل سطوح ROS و استرس اکسیداتیو، از جمله ژنهایی که سیکلواکسیژناز ۲، گلوتاتیون پراکسیدازهای ۳ و ۷ و پریردوکسین ۴ را کد میکنند، تغییر یافتند. برای نشان دادن توانایی کتونها در کاهش کمی ROS در سلولهای GL261 کشتشده، نویسندگان آنها را با آنها درمان کردند. ۲ میلی مولار β-OHB/استواستات یا ۱۰ میلی مولار β-OHB/استواستات به مدت ۲۴ ساعت قبل از تجزیه و تحلیل ROS با استفاده از ۲۰ میکرومولار ۲’، ۷′-دی کلروفلورسین دی استات (DCF). سلولهای تومور دارای سطوح بالایی از ROS بودند که توسط فلورسانس DCF تعیین شد، و کاربرد کتونهای ۲ میلیمولار یا ۱۰ میلیمولار از نظر آماری معنیدار بود ( p <0.001) کاهش در سیگنال DCF، نشان دهنده کاهش کمی ROS در این سلول ها [ ۹۳ ] است.
رژیم های کتوژنیک در اختلالات اصلی دستگاه تناسلی زنان
رژیم های کتوژنیک و PCOS
PCOS شایع ترین بیماری غدد درون ریز در بین زنان در سنین باروری است که ۱۰ تا ۱۵ درصد از زنان در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار می دهد [ ۹۴ ]. معیارهای تشخیصی شامل دو مورد از سه ویژگی است: هیپرآندروژنیسم، تخمدان پلی کیستیک در سونوگرافی و بی نظمی قاعدگی [ ۹۵ ]. علاوه بر تغییرات هورمونی در گنادوتروپین ها و استروژن ها، چاقی، مقاومت به انسولین همراه با هیپرانسولینمی جبرانی و یک حالت التهابی مزمن با درجه پایین اغلب در PCOS وجود دارد [۹۶ ]]. در حقیقت، در زنان مبتلا به PCOS، غلظت LH نسبت به FSH افزایش مییابد و در نتیجه آندروژن بیش از حد تولید میشود. از نظر فیزیولوژیکی، FSH بلوغ فولیکول تخمدان و ترشح استروژن را تحریک می کند. علاوه بر این، FSH همچنین فعالیت آروماتاز را افزایش می دهد، آنزیمی که مسئول تبدیل آندروژن ها به استروژن است [ ۹۶ ]. علاوه بر این، انسولین با افزایش تولید آندروژن (با اثر مستقیم بر روی سلولهای theca) و کاهش سنتز کبدی پروتئین اصلی متصلکننده به تستوسترون عمل میکند و در نتیجه تستوسترون به شکل فعال غیرمجاز در گردش است. به گفته شیرازی و همکاران، زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک دارای غلظت غیرطبیعی گنادوتروپین و بیوسنتز آندروژن زیادی از غده فوق کلیوی و تخمدان ها هستند که بدون توجه به وزن بدن توسط سطوح بالای انسولین تحریک می شود.۹۷ ]. هر دو تغییرات متابولیک و غدد درون ریز PCOS به ایجاد سندرم متابولیک، T2DM و ناباروری کمک می کند [ ۹۸ ].
مداخله غذایی و فعالیت بدنی نیز تأثیر مثبتی در کاهش مقاومت به انسولین، وزن بدن و التهاب مزمن درجه پایین دارد. علیرغم اهمیت اصلاح شیوه زندگی، تا به امروز هیچ اتفاق نظری در مورد درمان تغذیه ای ارجح برای زنان مبتلا به PCOS وجود ندارد. از آنجایی که چاقی تظاهرات بالینی PCOS را بدتر می کند، طبق توصیه های راهنمای بین المللی مبتنی بر شواهد برای ارزیابی و مدیریت PCOS، مدیریت وزن استراتژی اصلی درمان در زنان مبتلا به چاقی و PCOS است. مطالعات اخیر نشان داده است که VLCKD می تواند منجر به کاهش وزن و بهبود حساسیت به انسولین در PCOS شود [ ۹۹ , ۱۰۰]]. Paoli و همکارانش نشان دادند که KD، از طریق بهبود هیپرانسولینمی و ترکیب بدن، به عادی سازی ویژگی بالینی در PCOS کمک کرد [ ۶۰ ]. ماوروپولوس و همکارانش یک مطالعه مقدماتی را برای بررسی اثرات متابولیک و غدد درون ریز یک KD با کربوهیدرات کم بر روی اضافه وزن و زنان مبتلا به چاقی و PCOS به مدت ۶ ماه انجام دادند [ ۷۰ ]. نویسندگان گزارش کردند که LCKD کاهش قابل توجهی در وزن بدن (-۱۲%)، تستوسترون آزاد (-۳۰%)، نسبت LH/FSH (-36%) و انسولین پایه ۳-٪ نشان داد [۷۰ ] .
از این رو، بهبود سبک زندگی، توجه به رژیم غذایی و کنترل وزن بدن، بلوک های اساسی برای باروری هستند. به گفته Barrea و همکارانش، مصرف کربوهیدرات زیاد و التهاب با درجه پایین بر ایجاد مقاومت به انسولین و هیپرآندروژنیسم تأثیر میگذارد، بنابراین بر پاتوفیزیولوژی PCOS تأثیر میگذارد [ ۱ ].
بر اساس مطالعات اخیر، مقاومت به انسولین وضعیتی است که هم در زنان مبتلا به PCOS و هم در زنان با یا بدون چاقی وجود دارد [ ۱۰۱ ، ۱۰۲ ، ۱۰۳ ].
یکی دیگر از اثرات مهم KDs برای PCOS، فعال شدن AMPK و SIRT-1، حتی در صورت عدم کمبود کالری است. پس از فعال شدن، SIRT1 و AMPK اثرات مفیدی بر روی هموستاز گلوکز ایجاد می کنند و حساسیت به انسولین را بهبود می بخشند [ ۶۰ ].
هنگامی که باروری هدف اصلی بیماران PCOS است، به ویژه در سنین پیشرفته تر، بهبود سریع شرایط متابولیک، تغذیه و غدد درون ریز به منظور تسهیل تخمک گذاری و بارداری بسیار مهم است. در مقایسه با رژیم های کم کالری استاندارد، KD ها از نظر سرعت کاهش وزن، کاهش مقاومت به انسولین و القای تخمک گذاری، کارایی بالاتری دارند. به منظور تنظیم موثر درمان رژیم غذایی، استفاده از انواع مختلف KDs، بسته به وزن بدن، BMI، ترکیب بدن با توجه ویژه به درصد بافت چربی، همانطور که در شکل ۱ گزارش شده است، مناسب است. . به طور خاص، هنگامی که چاقی یا اضافه وزن وجود دارد، VLCKD یک ابزار تغذیه ای بسیار موثر برای به دست آوردن کاهش وزن سریع و مداوم و در نتیجه بهبود همه شرایط بالینی در بیماران مبتلا به PCOS است.
رژیم های کتوژنیک و تومورها
بر اساس شواهد اخیر، سرطان دومین عامل مرگ و میر در سراسر جهان، پس از CVD، در کل جمعیت برای هر دو جنس است، و شایع ترین سرطان تشخیص داده شده در سراسر جهان، سرطان پستان زنان است [۱۰۴ ، ۱۰۵ ] . در سال ۲۰۱۸، سرطان سینه اولین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان در سراسر جهان بود [ ۱۰۶ ]. جالب توجه است، در سال ۲۰۱۷، مرکز کنترل بیماری تخمین زد که ۴۰٪ از همه سرطان ها ناشی از اضافه وزن و چاقی است (۵۵٪ در زنان و ۲۴٪ در مردان) [۱۰۷ ] . بر این اساس، بیش از حد بافت چربی خطر مرگ را در بیماران پیش از یائسگی و یائسگی مبتلا به سرطان پستان افزایش میدهد و باعث کاهش بقای کلی و کاهش اثربخشی درمانهای سرطان میشود [۷] .، ۱۰۸ ]. تشخیص بار سرطان سینه با وضعیت یائسگی به دلیل نقش متضاد استروژن ها در تأثیرگذاری بر توسعه سرطان سینه در چاقی [ ۱۰۹ ] از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در زنان پیش از یائسگی، چاقی با خطر کمتر ابتلا به سرطان پستان با گیرنده استروژن مثبت (ER + ) و خطر بالاتر سرطانهای سهگانه منفی سینه (ER، گیرنده پروژسترون، PR و گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی انسانی ۲ (HER2) مرتبط است. از سوی دیگر، در زنان یائسه، چاقی با خطر قابل توجهی بالاتر از سرطان سینه + ER همراه است [ ۱۱۰ ]. تأثیر متفاوت چاقی بر ER + توسعه سرطان پستان، بسته به وضعیت یائسگی، با تغییرات هورمونی، از نظر استروژن در گردش، قبل و بعد از یائسگی توضیح داده می شود [ ۱۱۱ ، ۱۱۲ ]. ۱۷β-استرادیول تخمدان (E2) استروژن اصلی در گردش در سنین باروری است. پس از یائسگی، سطح گردش خون E2 به طور قابل توجهی کاهش می یابد و استرون (E1) نشان دهنده شکل اولیه استروژن است که در نتیجه تبدیل آندروستندیون آدرنال توسط آروماتاز در بافت های محیطی، از جمله بافت چربی و پستان ایجاد می شود. نکته قابل توجه، بافت چربی جزء اصلی پستان یائسه است و افزایش عطر در زنان چاق مشاهده می شود [ ۱۱۳]]. علاوه بر این، به خوبی شناخته شده است که سلولهای چربی ناکارآمد التهاب با درجه پایین را در چاقی ترویج میکنند و سلولهای چربی مرتبط با سرطان، ماکروفاژها را از طریق مسیر سیگنالینگ CCL2/IL-1β/CXCL12 جذب و فعال میکنند و به نوبه خود باعث افزایش عروق استرومایی و رگزایی و تسهیل پیشرفت تومور میشوند . ۱۱۵ ]. مهم است که تأکید شود آن دسته از بیماران مبتلا به سرطان سینه حتی پس از تشخیص سرطان، از دست دادن توده عضلانی و ایجاد چاقی سارکوپنیک، وزن اضافه میکنند و اثر پیش آگهی منفی نشان میدهند [ ۱۱۶ ]. سرطان تخمدان و آندومتر نیز به دلیل تغییرات هورمونی موثر بر انسولین و IGF-I با چاقی به خصوص در زنان یائسه مرتبط است که همگی در چاقی افزایش مییابند [۱۱۷] .]. اگرچه درمان علیه سرطان بیشتر مبتنی بر رادیو و شیمی درمانی است، اما توجه زیادی به درمان های غیردارویی، از جمله رژیم درمانی، به عنوان ابزاری برای اصلاح متابولیسم سلولی سلول های سرطانی وجود دارد [۱۱۸ ] . شواهد علمی رو به رشد سرطان را به عنوان یک بیماری متابولیک تعریف می کند [ ۱۱۷ ]. در واقع، سرعت بالای تکثیر سلول های سرطانی بیشتر به متابولیسم گلوکز مربوط می شود تا مصرف اکسیژن. تغییر از فسفوریلاسیون اکسیداتیو به گلیکولیز بی هوازی (به عنوان مثال، اثر Warburg) به عنوان یک مشخصه سلول های سرطانی در نظر گرفته می شود [ ۱۱۹ ]. KDs برای بیش از ۸۰ سال به عنوان یک درمان کمکی موثر در صرع مقاوم به کار استفاده شده است [ ۱۲۰]؛ با این حال، از دهه ۱۹۹۰، KDs برای درمان بیماری های متابولیک (مانند چاقی و دیابت T2)، سرطان CVD [ ۱۲۱ ] نیز استفاده شده است. پتانسیل درمانی KDs در انکولوژی به توانایی آنها در اختلال در عملکرد میتوکندری، کاهش سنتز اکسیژن فعال، کاهش التهاب مزمن و تاخیر در رشد تومور، رگزایی و عروقی شدن محیط تومور مربوط می شود [۱۲۲ ، ۱۲۳ ] . با توجه به سهم مرتبط التهاب در ایجاد سرطان، استفاده از رژیم غذایی یا اجزای رژیم غذایی (اسیدهای چرب امگا ۳، اجسام کتون، فیبر محلول و نشاسته مقاوم) که التهاب را کاهش میدهد، ممکن است به عنوان ابزاری ارزشمند در پیشگیری و درمان سرطان آشکار شود [۱۲۴] .]. در نهایت، پروتکلهای KD یک منبع پروتئین معتبر را برای برآوردن نیازهای متابولیکی بیماران تضمین میکند و باعث کاهش وزن بدون از دست دادن توده بدون چربی میشود. این جنبه برای حفظ وضعیت عملکرد در بیماران مبتلا به سرطان و جلوگیری از سوءتغذیه، به ویژه در زمینه درمانهای انکولوژیک بسیار مهم است [ ۱۱۸ ].
رژیم های کتوژنیک و سرطان سینه
همانطور که قبلاً ذکر شد، سرطان پستان عامل مهمی برای عوارض و مرگ و میر در زنان است [ ۱۰۴ ]. طبق گفته انجمن سرطان آمریکا، سرطان سینه به تنهایی در ۳۰ درصد از سرطان های زنان نقش دارد [ ۱۲۵ ]. چندین کارآزمایی نقش KDs را به عنوان یک درمان کمکی برای افزایش حساسیت به شیمی درمانی و پرتودرمانی در سرطان پستان عودکننده یا متاستاتیک موضعی بررسی کردند [ ۱۲۶ •، ۱۲۷ ]. مطالعات امکان سنجی و ایمنی KDs را در بیماران مبتلا به سرطان پستان با اثرات مثبت بر ترکیب بدن، عملکرد فیزیکی و کیفیت زندگی در طول مرحله توانبخشی تایید کردند [۱۲۸ ، ۱۲۹ ]]. با این حال، اکثر این مطالعات از پروتکلهای درمانی استاندارد KDs استفاده نمیکنند و الگوهای تغذیهای هم از نظر نسبت کتوژنیک و هم از نظر کالری دریافتی بسیار ناهمگن هستند [ ۱۳۰ ]. VLCKD، از طریق محدودیت شدید کالری و محتوای بسیار کم کربوهیدرات، در دسترس بودن گلوکز را در سلولهای سرطانی کاهش میدهد، ریزمحیط پیشتومورزا را مختل میکند و مرگ سلولهای تومور را از طریق مکانیسم پرو آپوپتوز [۱۲۳]، همانطور که در شکل ۲ نشان داده شده است، افزایش میدهد . .
با این حال، در داخل بدن، اثربخشی VLCKD در درمان سرطان پستان به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته است. در این سناریو، VLCKD ممکن است یک ابزار ارزشمند برای پیشگیری از سرطان زنان در زنان چاق باشد. علاوه بر این، می تواند ابزار ارزشمندی در زنان دارای اضافه وزن/چاق و سابقه قبلی سرطان باشد تا وزن بدن، بافت چربی احشایی، التهاب و متعاقب آن عود را کاهش دهد. VLCKD نشاندهنده یک الگوی تغذیهای با زمان محدود (~ ۱۲ هفته) است که از طریق محدودیت مشخص دریافت کربوهیدرات روزانه (کمتر از ۳۰ گرم در روز)، با دریافت پروتئین روزانه تقریباً ۱.۲ تا ۱.۵ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن ایدهآل، روزهداری را تقلید میکند. مقدار ثابتی از چربی (۲۰ گرم در روز، عمدتا از روغن زیتون و اسیدهای چرب امگا ۳)، و کل انرژی دریافتی روزانه < 800 کیلو کالری [۲۱ ] .
در بیماران مبتلا به سرطان پستان قبلی، ارزیابی کیفیت پروتئین VLCKD به نفع پروتئین های گیاهی نیز جالب خواهد بود. در واقع، طبق گفته پان و همکارانش، مصرف پروتئین گیاهی بیشتر با بروز کمتر سرطان سینه و خطر مرگ کمتر پس از سرطان سینه، کاهش عوامل رشد مرتبط با سرطان، مانند انسولین و IGF-1 مرتبط بود [۱۳۱ ] .
رژیم های کتوژنیک و سرطان آندومتر
سرطان آندومتر ششمین سرطان شایع در زنان در سراسر جهان است [ ۱۳۲ ]. همانطور که براون و همکارانش گزارش کردند، عوامل خطر اصلی برای سرطان آندومتر توسط استروژن درمانی بدون مخالفت، قاعدگی زودرس، یائسگی دیررس، ناباروری یا عدم تخمک گذاری و PCOS نشان داده شده است [۱۳۳ ] . عوامل خطر اضافی افزایش سن، چاقی، فشار خون بالا، دیابت T2، پوچ بودن، سیگار کشیدن و سرطان کولورکتال غیر پولیپوز ارثی [ ۱۳۳ ] است. به گفته اونستاد و همکارانش، بروز و مرگ و میر سرطان آندومتر همچنان در حال رشد است و این روند نتیجه اپیدمی چاقی در سراسر جهان است [ ۱۳۴] .]. در واقع، بیش از نیمی از سرطان های آندومتر در حال حاضر به چاقی نسبت داده می شود که به عنوان یک عامل خطر مستقل برای این بیماری شناخته شده است [ ۱۳۴ ]. در واقع، تجمع چربی احشایی، محیط های پیش التهابی را همراه با کمبود انواع سلول های ایمنی محافظ در آندومتر، که به طور بالقوه در خطر سرطان آندومتر نقش دارد، ارتقا می دهد [ ۱۳۵ ]. علاوه بر این، بافت چربی مسئول آروماتیزاسیون محیطی آندروژن های آدرنال به استروژن است، که به نوبه خود، تکثیر آندومتر را تحریک می کند [ ۸]]. در طول مرحله تولید مثل، چنین اثری با ترشح چرخه ای پروژسترون و خونریزی منظم قاعدگی تنظیم می شود. از سوی دیگر، کاهش فیزیولوژیکی پروژسترون، که پس از یائسگی اتفاق میافتد، همراه با تجمع چربی، به حالت هیپر استروژنیک بدون مخالفت در چاقی کمک میکند، بنابراین خطر سرطانزایی آندومتر را افزایش میدهد [۱۳۶ ] (شکل ۲ ). علاوه بر این، شواهدی مبنی بر ارتباط علت و معلولی بین هیپرانسولینمی مرتبط با چاقی و سرطان آندومتر ارائه شده است. سلول های سرطانی آندومتر گیرنده های انسولین را بیان می کنند و هر دو انسولین و IGF-1 فعالیت میتوژنیک و ضد آپوپتوز را نشان می دهند، بنابراین به طور بالقوه در پیشرفت سرطان نقش دارند [ ۱۳۷ , ۱۳۸]]. بر این اساس، افزایش سطح انسولین ناشتا با افزایش شیوع آدنوکارسینوم اندومتریوئید در زنان یائسه مرتبط است. در واقع، سطوح بالا در گردش انسولین باعث کاهش در دسترس بودن پروتئین های متصل شونده به SHBG و IGF می شود، در نتیجه تحریک آندومتر توسط استروژن های آزاد و IGF-1 را تقویت می کند [ ۱۳۹ ].
با توجه به وابستگی تثبیت شده سلول های سرطانی به گلوکز و در دسترس بودن انسولین، KDs یک استراتژی معتبر، در ارتباط با درمان دارویی، برای مقابله با تکثیر سرطان است [ ۱۴۰ ]. در واقع، محرومیت از گلوکز و انسولین در بیمارانی که تحت KDs قرار می گیرند، باعث ایجاد یک محیط متابولیک می شود که برای رشد سلول های سرطانی مناسب نیست [ ۱۴۱ ]. در سال ۲۰۱۸، یک کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده که اثرات ۱۲ هفته KD را در زنان مبتلا به سرطان تخمدان یا آندومتر بررسی کرد، برای اولین بار نشان داد که KD در ترویج کاهش چربی احشایی، حفظ توده بدون چربی بدن و کاهش رشد مرتبط با سرطان موثر است. عواملی مانند انسولین و IGF-1 [ ۱۱۷]. نکته مهم این است که همان گروه دریافتند که KD علائم ناشی از خستگی مرتبط با سرطان، همراه با بهبود عملکرد فیزیکی، افزایش انرژی، و کاهش هوس غذایی خاص را کاهش می دهد، بنابراین کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان تخمدان یا آندومتر را بهبود می بخشد [۱۴۲ ] .
علاوه بر این، طبق گفته Kokts-Porietis و همکارانش، چاقی در زمان تشخیص سرطان آندومتر با افزایش عود و مرگ و میر ناشی از همه علل در میان بازماندگان سرطان آندومتر همراه بود [ ۱۴۳ ]. در این زمینه، VLCKD ممکن است یک اقدام پیشگیرانه در زنان یائسه مبتلا به چاقی، برای کاهش بافت چربی احشایی، وضعیت التهابی، عوامل رشد مانند انسولین و IGF-1، و برای کاهش خطر سرطان آندومتر باشد. علاوه بر این، می تواند یک ابزار ارزشمند در زنان مبتلا به سرطان آندومتر و چاقی قبلی برای کاهش وزن بدن، بافت چربی احشایی، سطح انسولین در گردش و خطر عود باشد.
چه زمانی می توان یک پروتکل VLCKD را راه اندازی کرد؟
طبق بیانیه اجماع انجمن غدد درون ریز ایتالیا (SIE)، مطالعات کوتاه مدت و میان مدت از استفاده از VLCKD در افراد دارای چاقی (BMI ≥ ۳۰.۰ کیلوگرم بر متر مربع) یا اضافه وزن (BMI 25.0-29.9 کیلوگرم بر متر مربع) حمایت می کند . با چاقی شکمی (WC > 88 سانتی متر در زنان) [ ۲۱ ]. علاوه بر این، VLCKD ممکن است زمانی توصیه شود که اضافه وزن بدن به بیماریهای همراه از جمله T2DM، NAFLD، سندرم آپنه انسدادی خواب و PCOS مرتبط باشد [ ۲۰ ، ۲۱ ].
برعکس، برخی شرایط منع مصرف مطلق برای استفاده از VLCKD را نشان می دهند. به ویژه، بارداری و شیردهی، یا دوران کودکی و نوجوانی شرایط فیزیولوژیکی هستند که در طی آن VLCKD باید اجتناب شود. شرایط پاتوفیزیولوژیک شامل وجود بیماری های همراه مانند نارسایی کبدی، کلیوی، قلبی و تنفسی، دیابت نوع ۱، انفارکتوس میوکارد یا سکته مغزی اخیر، اختلالات شدید روانپزشکی است. علاوه بر این، اختلالات خوردن و سوء مصرف الکل و مواد منع مصرف برای VLCKD هستند [ ۲۰ ، ۲۱ ].
پروتکل VLCKD: گام به گام
همانطور که در بیانیه موقعیت SIE بیان شد، پروتکل VLCKD به مراحل مختلفی تقسیم می شود که شامل کاهش شدید محتوای کربوهیدرات برای ۸ تا ۱۲ هفته اول برای القای کتوز تغذیه ای است [۲۱ ] . مرحله اولیه VLCKD با رژیم غذایی بسیار کم کالری (۶۵۰-۸۰۰ کیلو کالری در روز)، کربوهیدرات کم (کمتر از ۳۰ گرم در روز از سبزیجات) و چربی (فقط ۲۰ گرم در روز، همچنین از روغن زیتون به دست می آید) مشخص می شود. . مقدار پروتئین با ارزش بیولوژیکی بالا بین ۱.۲ تا ۱.۴ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن ایده آل بدن به منظور حفظ توده بدون چربی متغیر است: پروتئین را می توان از غذاهای معمولی (مانند تخم مرغ، گوشت یا ماهی) به دست آورد یا می توان جایگزین وعده های غذایی کرد. استفاده می شود [ ۲۱ ، ۲۳]. شواهد علمی نشان می دهد که جایگزینی وعده غذایی در اولین مرحله کتوژنیک فعال باید برای اطمینان از تجویز ایمن، موثر و کنترل شده VLCKD توصیه شود [ ۳۰ ]. در واقع، با استفاده از وعدههای غذایی جایگزین یک وعده، کالیبراسیون رژیم غذایی دقیقتر میشود و میتوان میزان کالری، درشت مغذیها و ریز مغذیهای مورد نیاز بیمار را با دقت و بهصورت جداگانه تنظیم کرد [۳۰ ] .
بنابراین، تنظیم یک پروتکل VLCKD با استفاده از جایگزینهای وعده غذایی برای تعیین ایمنی، اثربخشی و انطباق بیشتر در بیماران مبتلا به چاقی مناسبتر به نظر میرسد، و ترجیح داده میشود که جایگزینهای غذای خشک شده منجمد، که عموماً محتوای پروتئین بالاتری دارند. و میزان چربی و کربوهیدرات کمتری داشته باشد. این امر درجه بالاتری از کاهش وزن و پایبندی بهتر را تضمین می کند [ ۲۲ ].
از آنجایی که یک الگوی تغذیه ای بسیار کم کالری است، توصیه می شود بیماران را با ریزمغذی ها (ویتامین ها مانند ویتامین های پیچیده B، ویتامین C و E، مواد معدنی از جمله پتاسیم، سدیم، منیزیم، کلسیم و اسیدهای چرب امگا ۳) تکمیل کنند. توصیه های بین المللی [ ۲۲ ]. هیدراتاسیون در این مرحله اولیه بسیار مهم است: حدود ۲ تا ۲.۵ لیتر آب در روز مورد نیاز است. علاوه بر این، استفاده از سبزیجات با شاخص گلیسمی پایین برای رسیدن به سهمیه فیبر لازم بسیار مهم است [ ۲۲]]. پس از اولین مرحله کتوژنیک فعال، رژیم غذایی کم کالری تجویز می شود (مرحله LCD): در این مرحله، گروه های غذایی مختلف به تدریج دوباره معرفی می شوند. به طور خاص، کربوهیدرات ها به تدریج دوباره معرفی می شوند و از غذاهایی با پایین ترین شاخص گلیسمی (مانند محصولات لبنی و میوه ها) شروع می شوند. کالری دریافتی روزانه رژیم LCD بین ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ کیلوکالری در روز، با مقدار کربوهیدرات ۶۰ تا ۱۰۰ گرم است. سپس، یک رژیم متعادل کم کالری، با کالری دریافتی بین ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ کیلو کالری و مصرف کربوهیدرات ۱۳۰ تا ۱۵۰ گرم ادامه می یابد. حبوبات دوباره معرفی می شوند [ ۲۲ ].
در نهایت، یک رژیم متعادل کم کالری حفظ می شود، به دنبال یک رژیم مدیترانه ای با کالری دریافتی بین ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ کیلوکالری، با معرفی مجدد غلات با شاخص گلیسمی پایین. این مرحله آخر، از طریق کسب عادات غذایی صحیح، برای حفظ نتایج بلند مدت بسیار مهم است [ ۲۲ ]. همانطور که گزارش شده است، برای بیمار مبتلا به چاقی ضروری است که حداقل ۱۵ درصد وزن بدن خود را از دست بدهد و این کاهش را در طولانی مدت حفظ کند تا خطرات قلبی متابولیک کاهش یابد [ ۲۲ ، ۲۳ ]. انرژی دریافتی از طریق ۳۰ درصد چربی، ۴۵ درصد کربوهیدرات و ۲۵ درصد پروتئین، مانند رژیم غذایی مدیترانه ای سنتی تأمین می شود. به طور دقیق تر، مصرف پروتئین باید ۱-۱.۲ گرم بر کیلوگرم وزن مطلوب باشد (وزن مطلوب: وزن مربوط به BMI 22.5 کیلوگرم بر متر مربع). منابع کربوهیدراتی توصیه شده باید غذاهای پر فیبر با نشاسته آهسته جذب، پرهیز از مصرف زیاد قندهای ساده (حداکثر ۱۰٪) و ترجیح دادن به مصرف سبزیجات، میوه ها، غلات و حبوبات باشد. این مشخصات تغذیه ای به بیماران اجازه می دهد تا با حفظ کاهش وزن به دست آمده، به آموزش مجدد تغذیه خود ادامه دهند [ ۲۲ ، ۲۳ ].
در نهایت، ما تاکید می کنیم که هر دو رژیم غذایی KD و مدیترانه ای مزایای خاصی برای اختلالات غدد درون ریز دستگاه تناسلی زنان دارند. همانطور که قبلاً دیدیم، KD میتواند باعث کاهش وزن، بهبود حساسیت به انسولین و به طور بالقوه بهبود تعادل هورمونی شود، اما میتواند باعث کمبود مواد مغذی، محدود کردن انتخاب غذا و عدم تحقیقات طولانیمدت شود [۱۴۴ ] . رژیم مدیترانه ای یک رویکرد غنی از مواد مغذی ارائه می دهد، برای سلامت قلب مفید است و دارای خواص ضد التهابی است، اما ممکن است اثرات محدودی در کاهش وزن داشته باشد، نیاز به تنوع فردی دارد و خطرات مربوط به غذاهای فرآوری شده را دارد [۱۴۵ ]]. با این حال، دو رویکرد تغذیه ای را می توان برای افزایش اثرات مفید برای بیماران مبتلا به اختلالات غدد درون ریز در سیستم تولید مثل ترکیب کرد. اخیراً، Verde و همکارانش در ۳۱۸ زن مبتلا به اضافه وزن/چاق نشان دادند که پایبندی زیاد به رژیم غذایی مدیترانه ای قبل از شروع VLCKD، کارآیی دومی را از نظر کاهش وزن و بهبود ترکیب بدن بهبود می بخشد [۱۴۶ • ] . نویسندگان این نتایج را به حضور ترکیبات فعال زیستی در رژیم غذایی مدیترانه ای نسبت دادند که با هم و در چارچوب رژیم مدیترانه ای می تواند منجر به تنظیم متابولیک مطلوب برای شروع کتوز موثرتر شود [۱۴۶ ]•]. علاوه بر این، یادآوری این نکته مهم است که رویکرد تغذیهای به سبک مدیترانهای، آخرین مرحله (مرحله نگهداری) پروتکل VLCKD را نشان میدهد [ ۲۳ ]. به همین دلیل، هر دو رویکرد تغذیه ای را می توان به طور مناسب در زنان مبتلا به اختلالات غدد درون ریز سیستم تولید مثل ترکیب کرد تا اثرات مفید مداخله غذایی را به عنوان بخشی از مدیریت آنها به حداکثر برساند.
نتیجه گیری
از آنجایی که وضعیت التهابی، استرس اکسیداتیو و بافت چربی اضافی میتواند بر باروری اثر منفی داشته باشد و با ایجاد بیماریهای زنانه از جمله PCOS و سرطان مرتبط است، یافتن استراتژیهای درمانی موفق از اهمیت بالایی برخوردار است. علاوه بر این، با توجه به نقش برجسته چاقی به عنوان عامل خطر مهم برای ایجاد بیماری غدد درون ریز در زنان، هر استراتژی درمانی باید شامل دستورالعمل های غذایی خاص با هدف کاهش پارامترهای التهابی باشد. استفاده از رژیم کتوژنیک اثرات مطلوب قابل توجهی در کاهش التهاب و دستیابی به کاهش وزن، به ویژه FM و بافت چربی احشایی نشان داده است. پروتکل کتوژنیک در توانبخشی تغذیه ای و متابولیک قلبی در شرایط مختلف پاتوفیزیولوژیک در زنان، به ویژه یائسگی، سرطان و مقاومت به انسولین موثر است. KD ها باید تحت نظارت دقیق پزشکی تجویز شوند. علاوه بر این، رژیم غذایی باید متناسب با هر بیمار باشد و کالری و محتوای درشت مغذی را سفارشی کند. از آنجایی که مطالعات کمی در مورد تأثیر KDs بر PCOS، باروری و سرطان سینه و آندومتر منتشر شده است (جدول ۱ )، مطالعات کنترل شده به خوبی طراحی شده برای ایجاد بهترین پروتکل KD از نظر دوره رژیم غذایی، ترکیبات کلان و ریز مغذی ها، استفاده از مکمل ها و معرفی مجدد کربوهیدرات مورد نیاز است.