زمان‌بندی بهبودی پس از جراحی PRK: تجربه روز به روز من

سه روز اول می‌تواند سخت باشد، اما روزهای آسان‌تری در پیش است.

قبل از جراحی

سال گذشته، چشم‌پزشکم به من گفت که نسخه عینکم تثبیت شده و پیشنهاد داد که ممکن است کاندید مناسبی برای جراحی اصلاح دید باشم. در ذهن من، این یعنی لیزیک (LASIK) — همان جراحی‌ای که همه از آن شنیده‌اند و محبوب‌ترین روش اصلاح بینایی با لیزر است.

در جلسه قبل از جراحی، در مؤسسه چشم کلیولند کلینیک با دکتر مارسِلوس آشنا شدم. قبل از آن، ویدیویی درباره انواع جراحی‌های انکساری دید مثل لیزیک، SMILE و PRK دیدم. لیزیک با زمان بهبودی کوتاهش (می‌توانید روز بعد به کار برگردید!) همان چیزی بود که من امیدوار بودم انتخاب کنم.

eye exam 89987839
clevelandclinic

پس از تماشای ویدیو، تیم جراحی چندین آزمایش انجام دادند:

  • آزمایش گلوکوم (آب سیاه) که با پف کردن هوا به چشم‌ها انجام شد
  • معاینه چشم برای تأیید نسخه عینک فعلی
  • توپوگرافی قرنیه، آزمایشی برای نقشه‌برداری سطح قرنیه که تنها کافی بود به نور نگاه کنم

پس از این‌ها، دکتر مارسِلوس گفت من کاندید مناسبی برای PRK هستم.

اولین چیزی که گفتم این بود: نمی‌توانم لیزیک انجام دهم؟ PRK به نظر کمی … سخت و ناخوشایند می‌آید.

او توضیح داد که نتایج جراحی‌های انکساری تقریباً مشابه است (یعنی همه راهی برای کنار گذاشتن لنزهای تماسی هستند)، اما لیزیک برای من مناسب نیست.

دکتر مارسِلوس گفت: «قرنیه شما لایه خارجی چشم است. وقتی آن را از نزدیک نگاه می‌کنیم، شبیه نقشه توپوگرافی از قله‌ها و دره‌ها است. دره‌های شما برای لیزیک خیلی عمیق هستند.»

در مورد سختی روزهای اول نیز گفت: «بله، روزهای اول بعد از PRK ممکن است ناراحت‌کننده باشد، اما این حالت طولانی نیست. بعد از آن، به سوی کنار گذاشتن عینک‌ها خواهید رفت.»

همچنین افزود که پس از این مرحله اولیه ناراحتی، احتمال ابتلا به خشکی چشم کمتر است، در حالی که خشکی چشم پس از لیزیک ممکن است ماه‌ها طول بکشد.

او ادامه داد: «با PRK، تمام مراحل ترمیم در بازه زمانی کوتاه‌تری در ابتدا انجام می‌شود.»

بیشتر بخوانید
فواید آب بامیه و نحوه تهیه آن

هرچه بیشتر فکر می‌کردم، بیشتر می‌فهمیدم حاضرم مشکلات اولیه را تحمل کنم تا دید بهتری داشته باشم. هیچ درد، هیچ سودی، درست است؟

پس نفس عمیقی کشیدم، جراحی را برنامه‌ریزی کردم و هفته‌های بعد را با این فکر گذراندم که بهبودی‌ام چگونه خواهد بود.

روز اول: جراحی PRK

جراحی من روز پنج‌شنبه انجام شد، که دکتر مارسِلوس گفت معمول‌ترین روز جراحی PRK در کلیولند کلینیک است. «اینطوری آخر هفته فرصت استراحت و بهبود دارید. اغلب، جراحی پنج‌شنبه یعنی دوشنبه می‌توانید سر کار باشید.»

نسخه قرص والیوم (دیازپام) برای پیش از جراحی به من داده شده بود، اما من استفاده نکردم.

وارد اتاق عمل شدم و روی تخت دراز کشیدم. دکتر جیمز راندلمن چند قطره بی‌حس‌کننده در چشم‌هایم ریخت و وسیله‌ای برای باز نگه داشتن پلک‌ها استفاده کرد.

آن‌ها کار خود را شروع کردند؛ قطره‌های بیشتری وارد چشم‌های بازم کردند و با پنبه پاک کردند. هیچ دردی نداشتم و حتی ناراحت‌کننده نبود (هرچند دیدن وسایل نزدیک چشم کمی نگران‌کننده بود).

دستور داده شد به نور سبز نگاه کنم، که واقعاً نمی‌شد از آن چشم برداشت.

چند دقیقه بعد، دکتر راندلمن لنزهای پانسمان را قرار داد. این لنزها شبیه لنزهای تماسی بدون نسخه بودند که فقط نقش محافظت از چشم را در روزهای اول دارند.

وسیله بازکننده پلک برداشته شد و من نشستم. جراحی تمام شد.

چند بار پلک زدم و اطراف را نگاه کردم. فضا کمی تار بود، مثل وقتی که بدون عینک نگاه می‌کنید.

سپس دکتر مارسِلوس نکات ترخیص را گفت؛ عینک آفتابی و سه نوع قطره چشم: آنتی‌بیوتیک، ضد التهاب و چند لوله کوچک اشک مصنوعی بدون نگهدارنده (و تاکید کرد فقط باید از اشک مصنوعی بدون نگهدارنده استفاده کنم).

نسخه چند داروی ضد درد اپیوئیدی داشتم که تصمیم گرفتم مصرف نکنم، و دستورالعمل استفاده متناوب استامینوفن و ایبوپروفن هر چهار ساعت را گرفتم.

کارهایی که آن هفته نباید انجام می‌دادم:

  • ورزش شدید (عرق نباید وارد چشم شود)
  • شنا
  • استفاده از آرایش
  • ورزش‌های تماسی
بیشتر بخوانید
وقتی به‌طور منظم تخم‌مرغ آب‌پز می‌خورید، چه اتفاقی برای بدنتان می‌افتد؟

همچنین باید مراقب می‌بودم آب وارد چشم‌هایم نشود، حتی موقع دوش گرفتن یا شستن صورت.

مادرم مرا به خانه رساند.

در راه، قطره‌های بی‌حس‌کننده اثرشان کم شد و چشم‌هایم سنگین شد. انگار به خورشید نگاه می‌کردم و هر واکنش بدنم می‌خواست پلک‌هایم را ببندم. پس بستم.

خانه که رسیدم، استامینوفن خوردم، قطره‌ها را زدم و چرت کوتاهی زدم. بیشتر روز را در تخت ماندم و بهبودی‌ام شروع شد.

روزهای 2 تا 3: بهبودی اولیه PRK

دو روز بعد بیشتر در تاریکی ماندم، به پادکست و کتاب صوتی گوش دادم، از سیری خواستم پیامک‌هایم را بخواند و ارسال کند، و دو بار چرت زدم. شوهرم کارهای خانه و مراقبت از بچه‌ها و سگ را به عهده گرفت.

حدود ۹۰٪ زمان جمعه و شنبه چشم‌هایم بسته بود.

چشم‌هایم درد نمی‌کرد، اما باز نگه داشتنشان خیلی سخت بود. داروهای مسکن بدون نسخه کمی کمک می‌کرد، اما بهتر بود اصلاً چشم‌هایم را باز نکنم. اگر بیشتر از چند دقیقه باز نگه می‌داشتم، چشم‌هایم می‌خواستند دوباره بسته شوند. من هم قبول می‌کردم.

اشک چشم‌هایم جاری بود، مژه‌هایم حس می‌شد که خشک و پوسته‌پوسته شده‌اند، و هنوز نتوانسته بودم به خوبی قطره‌ها را درست وارد کنم که از کنار چشم‌هایم پایین می‌ریختند.

به خودم یادآوری کردم که این حالت‌ها طبیعی و جزو روند بهبودی است.

بعداً وقتی با دکتر مارسِلوس صحبت کردم، او توضیح داد در سطح سلولی چه اتفاقی می‌افتد.

او گفت: «در PRK، ما لایه بیرونی قرنیه را که مثل پوست روی چشم است برمی‌داریم. این لایه دائماً در حال رشد و ترمیم است. این فرآیند دو تا سه روز طول می‌کشد و به همین دلیل روزهای اول تحریک و ناراحتی دارید. در واقع، روی چشمتان زخم باز دارید که بدن در حال بهبود آن است.»

روزهای 4 تا 7: وضعیت بهتر (هرچند هنوز کمی تار)

روز چهارم بعد از جراحی، چشم‌هایم را باز کردم و تمام روز نگه داشتم.

بیشتر بخوانید
پیش دارو. تجویز داروی قبل از بیهوشی

این نقطه عطفی بود. اشک چشم‌هایم متوقف شد و دیگر هر نیم ساعت دنبال اشک مصنوعی نبودم.

فعالیت داشتم، با بچه‌ها بازی کردم، لباس‌ها را تا کردم.

می‌توانستم چند دقیقه به صفحه تلفن نگاه کنم، ولی حتی با کم کردن نور صفحه، برای مدت طولانی هنوز خیلی روشن بود.

مشکل این بود که دنیا هنوز تار دیده می‌شد، به حدی که نمی‌توانستم ساعت روی میز را بخوانم. حتی عینک هم جواب نداد چون جراحی
“`

هنوز کاملاً تثبیت نشده بود.

دکتر مارسِلوس گفت: «تار بودن دید تا دو هفته بعد از PRK طبیعی است. باید صبور باشید تا لایه جدید قرنیه رشد کند و دید کامل برگردد.»

روزهای 8 تا 14: بهبودی تدریجی

چشم‌هایم کم‌کم به نور عادت کردند، دید کمی واضح‌تر شد و نیاز به اشک مصنوعی کمتر شد.

از فعالیت‌های روزمره عقب نماندم اما هنوز از ورزش‌های سنگین و شنا پرهیز می‌کردم.

در این مرحله لنزهای پانسمان برداشته شده و فقط قطره‌های آنتی‌بیوتیک و ضد التهاب را استفاده می‌کردم.

یک ماه بعد: دید تقریباً کامل

یک ماه پس از جراحی، دید من تقریباً به اندازه قبل از عینک نزدیک شد، بعضی روزها بهتر و بعضی روزها کمی تار.

دکتر مارسِلوس گفت که تثبیت کامل بینایی ممکن است تا سه ماه طول بکشد، اما بیشتر بیماران از حدود یک ماه بعد تغییر قابل توجهی مشاهده می‌کنند.

نتیجه‌گیری شخصی

PRK یک تجربه متفاوت از لیزیک است، خصوصاً به خاطر زمان بهبودی و ناراحتی اولیه. اگرچه سه روز اول سخت بود، اما نتیجه پایانی ارزشش را داشت. دید واضح‌تر و بدون نیاز به عینک، که برای من بسیار ارزشمند بود.

اگر شما هم فکر می‌کنید گزینه PRK ممکن است برایتان مناسب باشد، حتماً با یک چشم‌پزشک متخصص صحبت کنید و مطمئن شوید تمام جنبه‌ها را می‌دانید.

“`

دیدگاهتان را بنویسید