میگرن و اضطراب ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. این ارتباط، دوطرفه است؛ به این معنا که هر یک از این شرایط میتواند خطر ابتلا به دیگری را افزایش دهد.
مطالعات نشان دادهاند که بیش از ۵۰ درصد افرادی که دچار میگرن هستند، حداقل یک نوع اختلال اضطرابی نیز دارند، مانند اختلال اضطراب فراگیر (GAD) یا اختلال پانیک (وحشتزدگی)۱. این همپوشانی میتواند ناشی از عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی مشترک بین این دو بیماری باشد که نیاز به بررسی دقیقتر و درمان همزمان آنها را ضروری میسازد.

ارتباط بین اضطراب و میگرن
فیزیولوژی مشترک
میگرن و اضطراب هر دو با کاهش سطح سروتونین در بدن مرتبط هستند، یعنی هورمونی که در تنظیم خلقوخو و درک درد نقش اساسی دارد۲۱. کاهش سطح این انتقالدهنده عصبی میتواند هم باعث افزایش حساسیت به درد در حملات میگرنی شود و هم باعث افزایش احساس نگرانی و تنش در اختلالات اضطرابی گردد.
همچنین، هر دو وضعیت بر سیستم عصبی خودمختار (ANS) تأثیر میگذارند؛ سیستمی که عملکردهای غیرارادی بدن مانند ضربان قلب، گوارش و فشار خون را کنترل میکند. این سیستم در پاسخ “جنگ یا گریز” (fight-or-flight) که هنگام مواجهه با استرس فعال میشود، نقش دارد. در افراد دچار اضطراب، این پاسخ بیشفعال میشود و میتواند در شروع حملات میگرنی نیز نقش داشته باشد۳.
افزایش ادراک درد
اضطراب معمولاً تجربه ناراحتی جسمی را تشدید میکند و موجب میشود علائم میگرن شدیدتر و دردناکتر احساس شوند. افرادی که دچار اضطراب هستند، معمولاً حساسیت بیشتری نسبت به درد دارند که میتواند آستانه تحمل درد در زمان حمله میگرن را کاهش دهد.
مطالعات نشان دادهاند که فشارهای روانی و جسمی ناشی از اضطراب میتوانند تأثیر میگرن را تشدید کرده و منجر به حملات بیشتر و شدیدتر شوند، میزان درد را افزایش دهند و در نهایت کیفیت زندگی فرد را کاهش دهند۴۵. این وضعیت میتواند به چرخه معیوبی منجر شود که اضطراب و میگرن یکدیگر را تقویت میکنند.
عوامل ژنتیکی
پژوهشها نشان میدهند که اضطراب و میگرن ممکن است عوامل ژنتیکی مشترکی داشته باشند که احتمال ابتلا به هر دو وضعیت را افزایش میدهد۶. برخلاف تصور رایج، معمولاً افراد یک “ژن میگرن” یا “ژن اضطراب” خاص را به ارث نمیبرند، بلکه مجموعهای از تغییرات ژنتیکی متعدد وجود دارند که بهصورت ترکیبی، ریسک این بیماریها را بالا میبرند.
برخی از این تغییرات ژنتیکی به سیستمهای انتقالدهنده عصبی مانند سروتونین و دوپامین مرتبط هستند. این انتقالدهندهها نقش مهمی در تنظیم خلقوخو دارند و ژنهایی که فعالیت آنها را کنترل میکنند، در بروز میگرن و اختلالات اضطرابی نقش دارند۶۷۸. علاوه بر این، سابقه خانوادگی نیز عامل مهمی در بروز این دو بیماری است؛ بهطوریکه افرادی که والدینشان دچار اختلالات اضطرابی هستند، بین ۲ تا ۶ برابر بیشتر احتمال دارد خودشان نیز دچار اضطراب شوند. همچنین، داشتن پدر یا مادری با سابقه میگرن، با احتمال ۵۰ تا ۷۵ درصدی ابتلا به میگرن در فرزندان همراه است۹۱۰.
چگونه اضطراب میتواند موجب شروع میگرن شود؟
اضطراب و استرس باعث تغییراتی در فعالیت مغز میشوند که میتوانند بهطور بالقوه حملات میگرنی را آغاز کرده یا تشدید کنند. زمانی که فرد از نظر احساسی تحت فشار یا دچار نگرانی است، بدن هورمونهایی مانند کورتیزول ترشح میکند که منجر به تغییراتی فیزیولوژیک میشوند و ممکن است یک حمله میگرنی را فعال کنند۱۱.
این تغییرات شامل موارد زیر هستند:
- تنش عضلانی: اضطراب میتواند باعث فشار فیزیکی، بهویژه در ناحیه گردن و شانهها شود که ممکن است موجب شروع یا تشدید میگرن گردد۱۲. افزایش تنش عضلانی همچنین میتواند جریان خون و اکسیژنرسانی به مغز را مختل کند که یکی از عوامل شناختهشده در شروع میگرن است.
- تغییر در جریان خون: استرس مزمن میتواند جریان خون به مغز را کاهش دهد که این تغییر میتواند یک عامل محرک برای حملات میگرنی باشد۱۳. کاهش خونرسانی میتواند به فعالیت غیرعادی در مناطق حساس مغز منجر شود، بهویژه در مناطقی که مسئول پردازش درد هستند.
- کیفیت پایین خواب: افرادی که دچار اضطراب هستند، معمولاً در بهخوابرفتن یا خواب ماندن دچار مشکل هستند و خواب بیکیفیت با افزایش فراوانی و شدت میگرن در ارتباط است۱۴۱۵. اختلال در چرخه خواب میتواند سطح هورمونهایی مانند ملاتونین و سروتونین را نیز مختل کند که در هر دو بیماری نقش دارند.
- افزایش تنش کلی بدن: نگرانی و ترس مداوم میتوانند منجر به چرخهای از تنش جسمی و روانی شوند که احتمال حملات بعدی میگرن را افزایش میدهد. این چرخه معیوب، یکی از دلایل اصلی تکرار مزمن حملات میگرن در افراد مبتلا به اضطراب مزمن است.
چگونه میگرن میتواند باعث اضطراب شود؟
میگرنهای مکرر یا شدید ممکن است منجر به شکلگیری اضطراب در فرد شوند، زیرا افراد اغلب نگران این هستند که حمله بعدی کی رخ خواهد داد و آیا قادر خواهند بود آن را کنترل کنند یا خیر.
ترس از حمله میگرن
این ترس رایج که به آن “اضطراب پیشبینیکننده” (anticipatory anxiety) گفته میشود، معمولاً زمانی رخ میدهد که فرد منتظر بروز مجدد حمله میگرن است. فرد ممکن است نگران باشد که در محل کار، هنگام رانندگی یا در یک موقعیت اجتماعی دچار میگرن شود و نتواند وظایف خود را انجام دهد۱۶.
این اضطراب میتواند به اجتناب از برخی فعالیتها منجر شود، مانند دوری از نورهای روشن، صداهای بلند یا حتی روابط اجتماعی، که خود این رفتارهای اجتنابی ممکن است منجر به انزوای اجتماعی و افسردگی شوند۱۷.
درد مزمن و کیفیت زندگی پایین
افرادی که میگرن مزمن دارند (یعنی بیش از ۱۵ روز در ماه دچار حمله میشوند) معمولاً سطح بالاتری از اضطراب و افسردگی را تجربه میکنند۱۸. درد مزمن میتواند کیفیت خواب، اشتها، انگیزه و روابط فرد را مختل کند و این اثرات روانی میتوانند خطر ابتلا به اختلالات اضطرابی را افزایش دهند۱۹.
اثر بر عزتنفس و اعتمادبهنفس
وقتی فرد به دلیل میگرن مکرر نتواند بهدرستی در محل کار یا روابط خود عمل کند، ممکن است احساس ناکارآمدی یا شرمساری داشته باشد. این حس میتواند به اضطراب اجتماعی یا اضطراب عمومی دامن بزند. همچنین ترس از قضاوت شدن توسط دیگران به خاطر علائم فیزیکی یا ناتوانی موقت، میتواند موجب انزوای روانی و افزایش اضطراب شود۲۰.
تشخیص میگرن و اضطراب
تشخیص همزمان میگرن و اضطراب نیاز به بررسی کامل سابقه پزشکی، علائم جسمی و روانی و ارزیابی تخصصی دارد. ممکن است یک پزشک مراقبتهای اولیه، نورولوژیست یا روانپزشک این ارزیابیها را انجام دهد.
ارزیابیهای روانی
پزشک ممکن است از پرسشنامههایی برای بررسی سطح اضطراب، مانند مقیاس اضطراب بک (BAI) یا پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، استفاده کند۲۱. این ابزارها کمک میکنند تا شدت علائم اضطرابی بهصورت کمی بررسی شود.
بررسیهای میگرن
برای ارزیابی میگرن، پزشک از فرد میپرسد:
- چند بار در ماه دچار سردرد میشوید؟
- سردرد چقدر طول میکشد؟
- علائم دیگر مانند تهوع، حساسیت به نور یا صدا دارید؟
- آیا عوامل خاصی باعث تحریک سردرد میشوند؟ (مانند استرس، خواب ناکافی، غذاهای خاص)
ممکن است در برخی موارد نیاز به تصویربرداری مغزی (مانند MRI یا CT) باشد تا دیگر علل سردرد排除 شوند، اما در اغلب موارد، تشخیص میگرن بر اساس تاریخچه بالینی و معیارهای تشخیصی انجام میشود۲۲.
درمان ترکیبی اضطراب و میگرن
درمان مؤثر برای این دو وضعیت اغلب نیازمند رویکرد چندوجهی است که هم به جنبههای فیزیکی میگرن و هم به جنبههای روانی اضطراب بپردازد.
داروها
- داروهای ضدافسردگی سهحلقهای مانند آمیتریپتیلین هم برای پیشگیری از میگرن و هم برای درمان اضطراب استفاده میشوند۲۳. این داروها با افزایش سطح سروتونین در مغز، باعث کاهش دفعات حملات میگرنی و بهبود خلقوخو میشوند.
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) مانند سرترالین یا فلوکستین برای درمان اضطراب مؤثر هستند، اما ممکن است تأثیر مستقیمی بر میگرن نداشته باشند۲۴.
- بتابلوکرها مانند پروپرانولول، برای پیشگیری از میگرن استفاده میشوند و در برخی افراد میتوانند علائم اضطراب فیزیکی مانند تپش قلب را نیز کاهش دهند۲۵.
- داروهای ضدتشنج مانند توپیرامات و والپروات ممکن است هم در پیشگیری از میگرن و هم در بهبود خلقوخو مفید باشند۲۶.
- داروهای ضداضطراب کوتاهمدت مانند بنزودیازپینها فقط باید برای دورههای بسیار کوتاه و تحت نظارت پزشک استفاده شوند، زیرا خطر وابستگی دارند۲۷.
رواندرمانی
- رفتاردرمانی شناختی (CBT) یکی از مؤثرترین روشها برای درمان اضطراب و کاهش شدت و فراوانی میگرن است۲۸. این روش به افراد کمک میکند افکار منفی را شناسایی کرده و آنها را با افکار منطقی و واقعگرایانه جایگزین کنند.
- درمان رفتاری زیستی (Biofeedback) به افراد آموزش میدهد چگونه پاسخهای فیزیولوژیکی بدن مانند تنفس، ضربان قلب یا تنش عضلانی را کنترل کنند. این روش میتواند به کاهش حملات میگرنی کمک کند۲۹.
- درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) نیز در کاهش هر دو وضعیت مؤثر شناخته شده است۳۰.
تغییر سبک زندگی
- خواب منظم و کافی
- تغذیه سالم
- ورزش منظم و ملایم
- اجتناب از محرکهای شناختهشده میگرن
- تمرین تکنیکهای آرامسازی مانند تنفس عمیق، یوگا یا مراقبه
این اقدامات نهتنها در کاهش میگرن مؤثر هستند، بلکه به کاهش اضطراب نیز کمک میکنند۳۱.