همه چیز درباره سندرم ایمپوستر — تعریف، اثرات سلامتی

در سال ۱۹۷۸، دو روانشناس در مقاله ای که در مجله Psychotherapy: Theory, Research, and Practice منتشر شد ، چیزی به نام «پدیده فریبکار» را به عنوان تجربه ای از احساس دروغگویی فکری تعریف کردند.

و در دهه های پس از آن، کارشناسان بهداشت روان و مردم عادی به طور یکسان در مورد آن صحبت کرده اند.

چه آن را پدیده فریبکار، چه احساسات فریبکار یا اصطلاح محاوره‌ای تر، «سندرم فریبکار» بنامید، این زمانی است که احساس می‌کنید یک قلابی روشنفکر هستید. (توجه داشته باشید که بر اساس Merriam-Webster، هر دو “مقلب” و “فریبنده” املای صحیح این اصطلاح هستند .)

به گفته محققانی که در این زمینه مطالعه می کنند، این با شک دائمی به خود و اغلب ترس از افشا شدن به عنوان یک کلاهبردار یا متقلب مشخص می شود – حتی اگر در واقعیت، شما در همان زمینه ای که احساس می کنید یک کلاهبردار هستید موفق بوده اید. موضوع.

علیرغم دستاوردهای خود – دستاوردهایی که دیگران ممکن است به وضوح ببینند – آنها را درونی نمی کنید یا معتقد نیستید که به اندازه خود شایسته هستید.

کوین کوکلی، دکترا ، استاد روانشناسی دانشگاه میشیگان در دانشگاه میشیگان در آن آربور، و محققی که بر مطالعه این پدیده تمرکز کرده است، می‌گوید: «ای کاش افراد بیشتری درک می‌کردند که پدیده فریبنده یک اختلال روانی نیست. . او می گوید اگرچه مردم معمولاً از آن به عنوان “سندرم” یاد می کنند، اما این اصطلاح گمراه کننده است.

و در حالی که ممکن است به نظر برسد که در مورد عزت نفس است – و می تواند با آن مرتبط باشد – این یک چیز نیست، تحقیقات دیگر مشخص کرده اند.

دکتر لورا پارک، استاد روانشناسی در SUNY Buffalo که در مورد این موضوع تحقیق می کند، می گوید: «عزت نفس پایین یک ارزیابی کلی و کلی از ارزش خود فرد است. “افراد با عزت نفس پایین نسبت به دیگران احساس حقارت می کنند و در سطح جهانی نسبت به خود خیلی زیاد فکر نمی کنند.”

او توضیح می دهد که احساسات فریبنده مختص شایستگی است. آن‌ها نگرانی‌های شما را در مورد «شناخته شدن» نشان می‌دهند که توانایی کمتری نسبت به آنچه که دیگران تصور می‌کنند دارید. (در مورد ارتباط بین عزت نفس و احساسات فریبنده در زیر، از جمله اینکه چگونه دومی می تواند به احساس اولی کمک کند، بیشتر توضیح دهید.)

احساسات فریبکار با داشتن عقده حقارت نیز متفاوت است، که از شایستگی گسترده‌تر است – و اساساً در تمام جنبه‌های زندگی شما یک عزت نفس پایین مزمن است. مجدداً، سندرم خیانتکار در مورد شک و تردید در شایستگی شما در رابطه با چیزهای خاص (مانند شغل یا نقش شما به عنوان همسر یا والدین) است.

تحقیقات کافی برای گفتن اینکه چه چیزی واقعاً باعث ایجاد سندرم ایمپوستر می شود وجود ندارد، اما برخی چیزها به نظر می رسد که با آن مرتبط هستند و همچنین عواملی وجود دارد که ممکن است نحوه تجربه افراد را تغییر دهد. برخی عبارتند از:

نژادپرستی و جنسیت گرایی

دکتر کوکلی توضیح می دهد که اشکال مختلف ظلم، مانند نژادپرستی و تبعیض جنسی، می تواند بر نحوه تجربه احساسات فریبکارانه افراد رنگین پوست و زنان تأثیر بگذارد.

دکتر ژنو ریناگا آبیکو، روانشناس بالینی که در کار با مشتریانی که مرتباً با ظلم و ستم مواجه می شوند، از جمله افرادی که به عنوان BIPOC یا LGBTQ+ شناخته می شوند، تخصص دارد، می گوید : «من استدلال می کنم که نابرابری های سیستمیک عامل اصلی سندرم کاذب است. تجربه.

کوکلی می‌گوید در عین حال، از بین بردن همه اشکال ستم لزوماً وجود پدیده فریبکار را به کلی از بین نمی‌برد. او می‌گوید: «[ما] داده‌ای برای حمایت از این ایده نداریم که افرادی که به حاشیه رانده شده‌اند به طور نامتناسبی تحت تأثیر احساسات فریبکارانه قرار می‌گیرند». “این توسط تحقیقات پشتیبانی نمی شود. اما چیزی که من بحث می‌کردم و دیگران استدلال می‌کردند این است که افرادی که هویت‌های به حاشیه رانده شده‌اند، تمایل دارند احساسات جعلی را کمی متفاوت از افرادی که به حاشیه رانده نشده‌اند، تجربه کنند.»
کوکلی می‌گوید وقتی یک مرد سفیدپوست احساسات فریبنده‌ای را تجربه می‌کند، احتمالاً به دنیا وابسته نیست و به دلیل هویتش به عنوان یک مرد سفیدپوست احساس حقارت می‌کند. اما زمانی که افراد به حاشیه رانده شده گزارش می‌دهند که احساس می‌کنند فریبکار هستند، معمولاً به دلیل برخی نشانه‌ها در محیط است که باعث می‌شود شایستگی، توانایی‌ها و شایستگی‌هایشان را زیر سوال ببرند.»

او می‌گوید که اغلب به رنگ پوست آن‌ها مرتبط است، اما می‌تواند به جنسیت و سایر هویت‌های اجتماعی نیز مرتبط باشد. کوکلی می‌گوید: «به این معنا نیست که افراد به حاشیه رانده شده بیشتر احساسات فریبکارانه را تجربه می‌کنند، بلکه این است که ماهیت احساسات تقلبی بیشتر به نشانه‌های محیط خارجی مرتبط با سرکوب شدن مرتبط است.»

تروما و اضطراب

همچنین برخی از ویژگی‌ها و تاریخچه‌های شخصی وجود دارد که ممکن است بر احتمال اینکه احساس کنید یک شیاد هستید تأثیر می‌گذارد. دکتر Reynaga Abiko می‌گوید که در تجربه‌اش به‌عنوان یک پزشک، آسیب‌های شخصی و اضطراب می‌تواند به ایجاد احساس دروغگویی در فرد کمک کند.

او می‌گوید افرادی که تروما را تجربه کرده‌اند اغلب سیستم‌های عصبی دارند که برای ایمن ماندن در حالت هوشیاری بالا باقی می‌مانند و معمولاً ناخودآگاه هستند. او توضیح می دهد که این فعال شدن بیش از حد سیستم عصبی آنها – همراه با اینکه چگونه حس خود به احتمال زیاد تحت تأثیر این ضربه قرار گرفته است – می تواند باعث شود فرد نسبت به پیام هایی که باعث می شود احساس کند یک شیاد است، حساس تر شود. گفته می‌شود، هر کسی که تروما دارد، احساسات فریبنده را تجربه نخواهد کرد.

کمال گرا بودن

در همین حال، تحقیقات کوکلی نشان داده است که اشکال ناسالم کمال گرایی به طور مثبت با احساسات جعلی مرتبط است – و داشتن عزت نفس پایین می تواند یکی از مواردی باشد که این دو را به هم مرتبط می کند.

کوکلی می گوید که تلاش برای کامل بودن واقعا واقع بینانه نیست. اگر استانداردهای بسیار بالایی برای خود دارید و معتقدید که استانداردهای بالای شما برآورده نشده است، این کمال گرایی ناسازگار است – کمال گرایی که می تواند به نتایج ناسالم منجر شود. او می‌گوید سخت کار کردن برای رسیدن به استانداردی که رسیدن به آن غیرممکن است، باعث می‌شود بیشتر مستعد این احساس شوید که یک شیاد هستید.

او اضافه می‌کند که اگر عزت نفس پایین‌تری دارید، این باعث می‌شود در برابر کمال‌گرایی‌تان آسیب‌پذیرتر شوید که با احساسات فریبنده مرتبط است. اگر در عوض، عزت نفس بالاتری داشته باشید، می تواند تأثیر کمال گرایی را بر احساسات فریبنده کاهش دهد.

داشتن یک سبک اسناد خارجی (یا تمایل به این احساس کنید که موفقیت های شما به “شانس” مرتبط است)

تحقیقات نشان می‌دهد که تحقیقات  احساسات فریبکارانه زیاد را با داشتن سبک اسناد خارجی مرتبط می‌کند. داشتن یک سبک اسناد خارجی به این معنی است که شما یک ترفیع دریافت می کنید، و به جای اینکه فکر کنید به دلیل داخلی است – “من آن را دریافت کردم زیرا در کارم خوب هستم” – در عوض معتقدید که این فقط به دلیل عوامل بیرونی اتفاق افتاده است: “من تازه دریافت کردم بر اساس تعریف انجمن روانشناسی آمریکا (APA) خوش شانس، به همین دلیل است .

ریناگا آبیکو می‌گوید: «سندرم ایمپوستر معمولاً به‌عنوان احساساتی ظاهر می‌شود که اغلب با اضطراب همراه هستند، اما اساساً آن چیزی است که ما آن را بیش‌انگیختگی یا حالتی تشدید شده برای بدن می‌نامیم». “ما شاهد افراط گرایی یا نگرانی در مورد “کشف” یا “به اندازه کافی خوب نبودن” هستیم.”

او همچنین ممکن است تصوری داشته باشد که یک فرد «معتبر» و غیرتقلب در منطقه خود چگونه است – یک استاد یا نویسنده یا دانشجوی ریاضی «واقعی» چگونه است – و احساس کند که در مقایسه با ایده‌آل تصور شده به نوعی دچار کمبود است. می گوید.

Reynaga Abiko می‌گوید: سندرم ایمپوستر می‌تواند بر سلامت و تندرستی افراد به روش‌های قابل توجهی تأثیر بگذارد، که از رفاه روانی شروع می‌شود.

احساسات تقلبی می تواند منجر به شرم و اضطراب اجتماعی شود

او می‌گوید، زمانی که به دلیل نیروهای سیستمیک باشد، می‌تواند خطرناک باشد. اما به نظر یک مشکل فردی است، به این معنی که نامرئی می ماند.» به‌عنوان مثال، بسیاری از مردم به دلیل شرمساری و منحصربه‌فرد بودن این تجربه، تلاش می‌کنند تا احساسات فریبنده‌ای را که دارند نام ببرند، او می‌گوید: نابرابری ها

او می افزاید که برخی از مردم فکر می کنند، به عنوان مثال، به جای احساسات جعلی، اضطراب اجتماعی دارند. تحقیقات نشان داده است که می تواند با اضطراب عمومی و افسردگی همراه باشد و با ترس از شکست یا احساس گناه در مورد موفقیت همراه باشد . ریناگا آبیکو می‌گوید: «این تأثیر متفاوتی بر روی افراد مختلف، بر اساس سلامت روانی کلی آنها دارد». برای برخی از افراد ممکن است یک آزاردهنده جزئی باشد که باید راهبردهای مقابله ای نسبتاً ساده ای برای آن بیابند، در حالی که برای افراد دیگر ممکن است ناتوان کننده باشد.

احساسات فریبنده می تواند شما را عقب نگه دارد

او می‌گوید این می‌تواند باعث شود که کسی از هر چیزی که او را به این احساس وادار می‌کند اجتناب کند، که ممکن است به این معنی باشد که فرصت‌هایی را که باعث ایجاد احساسات فریبنده می‌شود، از دست می‌دهد. او اضافه می کند که گاهی اوقات می تواند منجر به افسردگی یا مکانیسم های مقابله ای مانند مصرف الکل شود. در واقع، احساسات فریبکارانه ممکن است هنگام آزمایش چیزهای جدید شما را ناامن کند – یا ممکن است در وهله اول مانع از امتحان آنها شوند.

ریناگا آبیکو می‌گوید که دیده است که پدیده‌ی فریبنده مانع از پذیرش ترفیع در محل کار یا درخواست برای یک شغل یا مدرسه خاص می‌شود.

Reynaga Abiko می‌گوید و احساس تقلب می‌تواند در بخش‌های مختلف زندگی شما ظاهر شود. او می‌گوید: «برای برخی از افراد این امر بر زندگی تحصیلی و شغلی آنها تأثیر می‌گذارد، و برای برخی دیگر تأثیر بیشتری بر زندگی اجتماعی آنها می‌گذارد.» همچنین می تواند هر دو را تحت تأثیر قرار دهد.

احساسات فریبنده ممکن است با فرسودگی شغلی و استرس مرتبط باشد

بررسی ادبیاتی که Cokley در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، نشان داد که در میان افرادی که کار می‌کنند، کسانی که با سندروم فریبنده دست و پنجه نرم می‌کنند ممکن است رضایت شغلی و عملکرد کمتری را تجربه کنند – و این احساسات فریبنده ممکن است به فرسودگی شغلی کمک کند. با این حال، محققان به این نتیجه رسیدند که تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.

در اوایل کار خود، کوکلی همچنین پژوهشی را به نگارش درآورد که هم به احساسات فریبنده و هم استرس وضعیت اقلیت (استرس مرتبط با اقلیت بودن) در دانشجویان اقلیت قومی پرداخت. با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری برای بررسی متغیرهای مختلف، محققان دریافتند که در حالی که استرس مربوط به نژاد یا وضعیت اقلیت یک فرد به شدت با سلامت روان ضعیف‌تر ارتباط دارد، احساسات فریبنده حتی پیش‌بینی‌کننده قوی‌تری برای پیامدهای سلامت روان هستند.

کوکلی هشدار می دهد که این فقط یک مطالعه با حجم نمونه نسبتا کوچک بود، اما او و همکارانش از نتیجه شگفت زده شدند.

کوکلی می‌گوید: «من فکر می‌کنم مردم می‌توانند از طریق احساسات فریبنده کار کنند تا زندگی شاد و سازنده داشته باشند. در اینجا چند نکته وجود دارد که ممکن است کمک کند:

۱. بدانید که تنها نیستید

ریناگا آبیکو می‌گوید این کلید است. او می‌گوید: «بسیاری از مردم احساس می‌کنند یک شیاد هستند، حتی اگر هرگز آن را نشان نمی‌دهند یا درباره آن صحبت نمی‌کنند.» به جای اینکه فکر کنید این مشکل شخصی خودتان است و احساس شرمندگی کنید، درک کنید که بسیاری از مردم چنین احساسی دارند.

فقط چند نفر آن را تجربه می کنند؟ همان مرور ادبیات ۲۰۲۰ که کوکلی نویسندگی آن را انجام داد، طیف وسیعی از احتمالات را از مطالعات مختلف پیدا کرد، از فقط ۹ درصد افراد تا ۸۲ درصد. وقتی از کوکلی پرسیده شد که تخمین او چه می‌تواند باشد، می‌گوید که او مشکوک است (بر اساس تحقیقات و تجربه‌اش از مخاطبان زیادی هنگام صحبت در مورد موضوع) که رقم ۸۲ درصد بسیار دقیق است.

۲. خود را با الگوهای مثبت احاطه کنید

Reynaga Abiko همچنین پیشنهاد می‌کند که اغلب الگوهایی را به خود یادآوری کنید که هویت مشترکی با شما دارند. او می‌گوید چه کسی که به‌صورت آنلاین دنبال می‌کنید و در زمینه کاری شما موفق شده باشد یا یک مربی که در زندگی واقعی دارید، حضور او می‌تواند به شما یادآوری کند که شما نیز به هر نقشی تعلق دارید که می‌ترسید لیاقتش را ندارید.

۳. اما به یاد داشته باشید که مقایسه خودتان کمکی نمی کند

در حالی که الگوهای نقش مثبت ممکن است به شما کمک کند باور کنید که به شما تعلق دارید و کلاهبردار نیستید، کوکلی نسبت به نوع مقایسه اجتماعی که باعث می‌شود نسبت به شخص دیگری احساس کم‌توانی یا شایستگی کمتری داشته باشید، هشدار می‌دهد.

سعی کنید فکر کنید، “خیلی خوب است که می بینم افرادی با هویت من استاد تاریخ می شوند” – به جای این که “اوه، آن شخص بورسیه تدریس دریافت کرده و آشکارا از من باهوش تر است.” من حدس می‌زنم که من یک آدم ساختگی هستم.» کوکلی می‌گوید مقایسه‌ی خود با دیگران به این شکل، تنها باعث می‌شود که احساسات فریبنده دوباره ظاهر شوند.

۴. مشاهدات خود را در مورد خود تغییر دهید

به جای اینکه بگویید «از اینکه همیشه در طول مصاحبه های شغلی عصبانی می شوم متنفرم»، آن را به یک چیز مثبت تبدیل کنید، حتی در یک موقعیت سخت و با احساس فریبنده. ریناگا آبیکو می‌گوید: «من خیلی خوب می‌توانم به احساسم در طول مصاحبه توجه کنم.» چرا؟

او می‌گوید: «آنچه در نهایت می‌خواهیم انجام دهیم این است که مسیرهای عصبی را خاموش کنیم که ایده‌هایی را به یکدیگر متصل می‌کند که منجر به احساس یک فریبکار می‌شود، و مسیرهای عصبی را ایجاد کنیم (سپس تقویت کنیم) که ایده‌هایی را به یکدیگر متصل می‌کند که منجر به احساس اعتماد به نفس یا خوب بودن در مورد خودشان می‌شود. ”

او می‌گوید برای ایجاد این مسیرهای جدید در مغز نیاز به تمرین و تکرار زیاد است، بنابراین این نوع صحبت با خود، مبتنی بر مشاهده واقعی در مورد خودتان (به‌جای نتیجه‌گیری منفی) می‌تواند کمک کند.

ریناگا آبیکو می‌گوید: «این تغییر ساده در عبارت می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند تا به شما کمک کند احساس راحتی کنید و در فضا بمانید، برای کار درخواست دهید و غیره.

۵. به دنبال پشتیبانی باشید

Reynaga Abiko می‌گوید، مانند بسیاری از موارد دیگر، تلاش برای انجام وظایف روزانه نشانه‌ای برای جستجوی پشتیبانی حرفه‌ای است. و اگر این کار را می‌کنید، مطمئن شوید که یک ارائه‌دهنده سلامت روان را پیدا می‌کنید که ارزش‌هایی مشابه ارزش‌های شما داشته باشد، و احساس راحتی کنید که احساسات فریبنده‌تان را با او بررسی کنید. به این ترتیب، او می‌گوید، شما نیز ناخواسته در کنار آن‌ها احساس یک کلاهبردار نخواهید داشت.

منبع