تغییرات عمده زندگی، اختلال افسردگی اساسی

هنگامی که جسیکا سی به شهر نیویورک نقل مکان کرد، می دانست که انتقال او استرس زا خواهد بود. از این گذشته، او یک کار جدید را شروع می کرد و در یک آپارتمان جدید مستقر می شد. به علاوه، او باید راه خود را در یکی از شلوغ ترین شهرهای جهان یاد می گرفت. او می‌گوید: «این یکباره زیاد بود. “به نظر می رسید همه چیز در حال فروپاشی است.” این اضطراب بیش از حد ثابت شد: جسیکا از خوردن دست کشید، ۱۵ پوند وزن کم کرد و مکررا احساس خستگی می کرد. او که فکر می کرد اضطراب ناشی از حرکت او ریشه مشکلاتش بود، به دنبال یک درمانگر رفت. “می دانستم که چیزهای شخصی دارم که باید از آنها آگاه باشم، اما متوجه میزان مشکلاتم نبودم.”

پس از جستجوی طولانی برای درمانگر، جسیکا یک روانپزشک پیدا کرد و پس از اولین ملاقات، تشخیص خود را داد. آن طور که او گمان می کرد، این یک اختلال اضطرابی نبود. این اختلال افسردگی اساسی (MDD) بود. به او یک داروی ضد افسردگی با دوز کم و یک داروی دیگر برای کمک به درمان اضطراب داده شد.

“من از تشخیص شگفت زده شدم. بعد از اولین قرار به مامانم زنگ زدم چون این احساس شرم را داشتم. به یاد دارم که از او پرسیدم، “اگر این دارو باعث شود من یک فرد جدید شوم چه؟” او به من یادآوری کرد که در این تشخیص هیچ شرمی وجود ندارد.

این شش ماه پیش بود، و جسیکا احساس می‌کند که زندگی جدیدی دارد. او داروی ضد افسردگی با دوز پایین را ادامه می دهد و داروهای ضد اضطراب او اکنون فقط بر اساس نیاز مصرف می شود. او هفته ای یک بار به روانپزشک خود مراجعه می کند، اما آنها در حال کار بر روی یک برنامه بلند مدت هستند که شامل جلسات کمتری است. در مورد جسیکا و آنچه که در گذشته می‌فهمد: «بعضی از مردم نمی‌دانند که افسردگی می‌تواند از یک تغییر اساسی در زندگی ناشی شود. جسیکا می‌گوید مشکلات من ریشه در بدرفتاری ندارد و من سابقه خانوادگی مشکلاتی ندارم. “اگر احساس خوبی ندارید، کمک بگیرید.”

یافتن داروی مناسب

یکی از اجزای کلیدی بیشتر درمان‌های MDD، دارو است. برای برخی از بیماران، یک نوع دارو برای مدت طولانی بدون مشکل کار می کند. برای دیگران، داروها می توانند اثربخشی کمتری داشته باشند، یا عوارض جانبی ممکن است بیش از حد مزاحم شوند. این تجربه ای است که دیوید دبلیو. در درمان دیس تایمیا و MDD خود داشته است. او می‌گوید: «درمان من عمدتاً با مواد مخدر بوده است. گفتار درمانی به تثبیت دوره های افسردگی کمک می کند، اما برای من، مواد شیمیایی باید وجود داشته باشد.

دیوید، که می گوید سابقه سرکوب تجربیات گذشته اش باعث افسردگی او شده است، به یک مشاور، روانشناس و روانپزشک مراجعه می کند. روانپزشک او داروهایی را که برای درمان افسردگی مصرف می‌کند تجویز و نظارت می‌کند، رابطه‌ای که دیوید آن را «بسیار مهم» می‌نامد. او می‌گوید: داشتن یک رابطه خوب با روانپزشک ضروری است. دیوید آموخته است که در مورد اینکه دارو چه احساسی در او ایجاد می کند و هر گونه عوارض جانبی که تجربه می کند بسیار باز باشد، و همچنین تشخیص دهد که چه زمانی یک دارو کم اثر می شود. من چندین دارو را مصرف کردم، و خودم را در مورد داروها و علائم و عوارض جانبی مرتبط با افسردگی آموزش دادم. انجام این کار بسیار مهم است تا بتوانید تشخیص دهید که چه زمانی دارو به اندازه کافی موثر نیست.

متأسفانه برای دیوید، گاهی اوقات اثرات منفی داروها بیشتر از موارد مثبت است. عوارض جانبی در طول درمان او برای MDD یک نگرانی واقعی بوده است. او می‌گوید: «بدترین چیز برای من عوارض جنسی است که متأسفانه در بسیاری از داروهای ضد افسردگی رایج است.» من همچنین برخی از مشکلات خواب و اضطراب دارم، بنابراین برای درمان آنها نیز دارو مصرف می کنم.

با این حال، دیوید می‌گوید که ترکیب دارو و گفتار درمانی کمک بزرگی به او کرده است. من یک عضو فعال و سازنده جامعه هستم. من یک همسر دارم و سه بچه بزرگ می کنیم. «من هم کار دارم. متأسفانه این یک شغل پر استرس است.» دیوید موفقیت های خود را در مدیریت وضعیت خود به گفتگوی منظمی که با پزشکان خود دارد و دانستن اینکه می تواند در مورد احساسات، تجربیات و نگرانی های خود باز و صادق باشد نسبت می دهد.

پیشگیری از خودکشی

اگر فکر می کنید فردی در معرض خطر فوری آسیب رساندن به خود یا آسیب رساندن به شخص دیگری است:

  • با ۹۱۱ یا شماره اضطراری محلی خود تماس بگیرید.
  • تا رسیدن کمک در کنار فرد بمانید.
  • هر گونه اسلحه، چاقو، دارو یا چیز دیگری که ممکن است باعث آسیب شود را بردارید.
  • گوش کنید، اما قضاوت نکنید، بحث نکنید، تهدید نکنید و فریاد نزنید.

اگر فکر می‌کنید شخصی به خودکشی فکر می‌کند، از خط تلفن بحران یا پیشگیری از خودکشی کمک بگیرید. خط ملی پیشگیری از خودکشی را به شماره ۸۲۵۵-۲۷۳-۸۰۰ امتحان کنید.

منابع: اداره ملی خدمات پیشگیری از خودکشی و سوء مصرف مواد و خدمات بهداشت روان

بالا بعدی>> علائم هشدار دهنده افسردگی

برای کاترین، کلید بهتر شدن، درمان است که هنوز هم هر هفته در آن شرکت می کند. (او از دارو استفاده می کند و برای مدتی استفاده می کند.) قبل از اینکه یکی از درمانگران را بیابد که واقعاً با او ارتباط برقرار می کند و به او کمک می کند تا ثابت بماند، مجبور شد به چندین درمانگر مراجعه کند. «باید راحت باشد. من به سراغ برخی رفتم که واقعاً احساس ناراحتی می‌کردند، و می‌دانستم که مناسب نیستند.» او می‌گوید. “اما واقعاً باید یک رابطه پرورش دهنده و در عین حال سخت باشد که باعث شود من در قبال همه چیز پاسخگو باشم.”

یافتن داروی مناسب

یکی از اجزای کلیدی بیشتر درمان‌های MDD، دارو است. برای برخی از بیماران، یک نوع دارو برای مدت طولانی بدون مشکل کار می کند. برای دیگران، داروها می توانند اثربخشی کمتری داشته باشند، یا عوارض جانبی ممکن است بیش از حد مزاحم شوند. این تجربه ای است که دیوید دبلیو. در درمان دیس تایمیا و MDD خود داشته است. او می‌گوید: «درمان من عمدتاً با مواد مخدر بوده است. گفتار درمانی به تثبیت دوره های افسردگی کمک می کند، اما برای من، مواد شیمیایی باید وجود داشته باشد.

دیوید، که می گوید سابقه سرکوب تجربیات گذشته اش باعث افسردگی او شده است، به یک مشاور، روانشناس و روانپزشک مراجعه می کند. روانپزشک او داروهایی را که برای درمان افسردگی مصرف می‌کند تجویز و نظارت می‌کند، رابطه‌ای که دیوید آن را «بسیار مهم» می‌نامد. او می‌گوید: داشتن یک رابطه خوب با روانپزشک ضروری است. دیوید آموخته است که در مورد اینکه دارو چه احساسی در او ایجاد می کند و هر گونه عوارض جانبی که تجربه می کند بسیار باز باشد، و همچنین تشخیص دهد که چه زمانی یک دارو کم اثر می شود. من چندین دارو را مصرف کردم، و خودم را در مورد داروها و علائم و عوارض جانبی مرتبط با افسردگی آموزش دادم. انجام این کار بسیار مهم است تا بتوانید تشخیص دهید که چه زمانی دارو به اندازه کافی موثر نیست.

متأسفانه برای دیوید، گاهی اوقات اثرات منفی داروها بیشتر از موارد مثبت است. عوارض جانبی در طول درمان او برای MDD یک نگرانی واقعی بوده است. او می‌گوید: «بدترین چیز برای من عوارض جنسی است که متأسفانه در بسیاری از داروهای ضد افسردگی رایج است.» من همچنین برخی از مشکلات خواب و اضطراب دارم، بنابراین برای درمان آنها نیز دارو مصرف می کنم.

با این حال، دیوید می‌گوید که ترکیب دارو و گفتار درمانی کمک بزرگی به او کرده است. من یک عضو فعال و سازنده جامعه هستم. من یک همسر دارم و سه بچه بزرگ می کنیم. «من هم کار دارم. متأسفانه این یک شغل پر استرس است.» دیوید موفقیت های خود را در مدیریت وضعیت خود به گفتگوی منظمی که با پزشکان خود دارد و دانستن اینکه می تواند در مورد احساسات، تجربیات و نگرانی های خود باز و صادق باشد نسبت می دهد.

پیشگیری از خودکشی

اگر فکر می کنید فردی در معرض خطر فوری آسیب رساندن به خود یا آسیب رساندن به شخص دیگری است:

  • با ۹۱۱ یا شماره اضطراری محلی خود تماس بگیرید.
  • تا رسیدن کمک در کنار فرد بمانید.
  • هر گونه اسلحه، چاقو، دارو یا چیز دیگری که ممکن است باعث آسیب شود را بردارید.
  • گوش کنید، اما قضاوت نکنید، بحث نکنید، تهدید نکنید و فریاد نزنید.

اگر فکر می‌کنید شخصی به خودکشی فکر می‌کند، از خط تلفن بحران یا پیشگیری از خودکشی کمک بگیرید. خط ملی پیشگیری از خودکشی را به شماره ۸۲۵۵-۲۷۳-۸۰۰ امتحان کنید.

منابع: اداره ملی خدمات پیشگیری از خودکشی و سوء مصرف مواد و خدمات بهداشت روان

بالا بعدی>> علائم هشدار دهنده افسردگی

برای کاترین، کلید بهتر شدن، درمان است که هنوز هم هر هفته در آن شرکت می کند. (او از دارو استفاده می کند و برای مدتی استفاده می کند.) قبل از اینکه یکی از درمانگران را بیابد که واقعاً با او ارتباط برقرار می کند و به او کمک می کند تا ثابت بماند، مجبور شد به چندین درمانگر مراجعه کند. «باید راحت باشد. من به سراغ برخی رفتم که واقعاً احساس ناراحتی می‌کردند، و می‌دانستم که مناسب نیستند.» او می‌گوید. “اما واقعاً باید یک رابطه پرورش دهنده و در عین حال سخت باشد که باعث شود من در قبال همه چیز پاسخگو باشم.”

یافتن داروی مناسب

یکی از اجزای کلیدی بیشتر درمان‌های MDD، دارو است. برای برخی از بیماران، یک نوع دارو برای مدت طولانی بدون مشکل کار می کند. برای دیگران، داروها می توانند اثربخشی کمتری داشته باشند، یا عوارض جانبی ممکن است بیش از حد مزاحم شوند. این تجربه ای است که دیوید دبلیو. در درمان دیس تایمیا و MDD خود داشته است. او می‌گوید: «درمان من عمدتاً با مواد مخدر بوده است. گفتار درمانی به تثبیت دوره های افسردگی کمک می کند، اما برای من، مواد شیمیایی باید وجود داشته باشد.

دیوید، که می گوید سابقه سرکوب تجربیات گذشته اش باعث افسردگی او شده است، به یک مشاور، روانشناس و روانپزشک مراجعه می کند. روانپزشک او داروهایی را که برای درمان افسردگی مصرف می‌کند تجویز و نظارت می‌کند، رابطه‌ای که دیوید آن را «بسیار مهم» می‌نامد. او می‌گوید: داشتن یک رابطه خوب با روانپزشک ضروری است. دیوید آموخته است که در مورد اینکه دارو چه احساسی در او ایجاد می کند و هر گونه عوارض جانبی که تجربه می کند بسیار باز باشد، و همچنین تشخیص دهد که چه زمانی یک دارو کم اثر می شود. من چندین دارو را مصرف کردم، و خودم را در مورد داروها و علائم و عوارض جانبی مرتبط با افسردگی آموزش دادم. انجام این کار بسیار مهم است تا بتوانید تشخیص دهید که چه زمانی دارو به اندازه کافی موثر نیست.

متأسفانه برای دیوید، گاهی اوقات اثرات منفی داروها بیشتر از موارد مثبت است. عوارض جانبی در طول درمان او برای MDD یک نگرانی واقعی بوده است. او می‌گوید: «بدترین چیز برای من عوارض جنسی است که متأسفانه در بسیاری از داروهای ضد افسردگی رایج است.» من همچنین برخی از مشکلات خواب و اضطراب دارم، بنابراین برای درمان آنها نیز دارو مصرف می کنم.

با این حال، دیوید می‌گوید که ترکیب دارو و گفتار درمانی کمک بزرگی به او کرده است. من یک عضو فعال و سازنده جامعه هستم. من یک همسر دارم و سه بچه بزرگ می کنیم. «من هم کار دارم. متأسفانه این یک شغل پر استرس است.» دیوید موفقیت های خود را در مدیریت وضعیت خود به گفتگوی منظمی که با پزشکان خود دارد و دانستن اینکه می تواند در مورد احساسات، تجربیات و نگرانی های خود باز و صادق باشد نسبت می دهد.

پیشگیری از خودکشی

اگر فکر می کنید فردی در معرض خطر فوری آسیب رساندن به خود یا آسیب رساندن به شخص دیگری است:

  • با ۹۱۱ یا شماره اضطراری محلی خود تماس بگیرید.
  • تا رسیدن کمک در کنار فرد بمانید.
  • هر گونه اسلحه، چاقو، دارو یا چیز دیگری که ممکن است باعث آسیب شود را بردارید.
  • گوش کنید، اما قضاوت نکنید، بحث نکنید، تهدید نکنید و فریاد نزنید.

اگر فکر می‌کنید شخصی به خودکشی فکر می‌کند، از خط تلفن بحران یا پیشگیری از خودکشی کمک بگیرید. خط ملی پیشگیری از خودکشی را به شماره ۸۲۵۵-۲۷۳-۸۰۰ امتحان کنید.

منابع: اداره ملی خدمات پیشگیری از خودکشی و سوء مصرف مواد و خدمات بهداشت روان

بالا بعدی>> علائم هشدار دهنده افسردگی

از دست دادن یک عزیز

کاترین جی می گوید: «در ۱۹ سالگی پدرم را به دلیل خودکشی از دست دادم. این یک تراژدی برای کل خانواده ما بود و همه ما به روش های متفاوتی با آن برخورد کردیم. اما متوجه شده ام که بسیاری از اتفاقاتی که برای من افتاده است به دلیل از دست دادن پدرم رخ داده است.

از دست دادن کاترین به یک دهه بازیگری تبدیل شد – نوشیدن بیش از حد مشروبات الکلی، مهمانی، داشتن تعداد زیادی دوست پسر. او از ۲۰ سالگی شروع به دیدن یک درمانگر کرد، اما اختلال افسردگی اساسی همراه با اختلال بیش فعالی با کمبود توجه (ADHD) تشخیص و درمان را دشوار کرد. کاترین که اکنون در ۴۰ سالگی است، اذعان می کند: «مدت زیادی طول کشید تا واقعاً افسردگی را درک کنم و از صحبت کردن در مورد آن احساس خوبی داشته باشم.

برای کاترین، کلید بهتر شدن، درمان است که هنوز هم هر هفته در آن شرکت می کند. (او از دارو استفاده می کند و برای مدتی استفاده می کند.) قبل از اینکه یکی از درمانگران را بیابد که واقعاً با او ارتباط برقرار می کند و به او کمک می کند تا ثابت بماند، مجبور شد به چندین درمانگر مراجعه کند. «باید راحت باشد. من به سراغ برخی رفتم که واقعاً احساس ناراحتی می‌کردند، و می‌دانستم که مناسب نیستند.» او می‌گوید. “اما واقعاً باید یک رابطه پرورش دهنده و در عین حال سخت باشد که باعث شود من در قبال همه چیز پاسخگو باشم.”

یافتن داروی مناسب

یکی از اجزای کلیدی بیشتر درمان‌های MDD، دارو است. برای برخی از بیماران، یک نوع دارو برای مدت طولانی بدون مشکل کار می کند. برای دیگران، داروها می توانند اثربخشی کمتری داشته باشند، یا عوارض جانبی ممکن است بیش از حد مزاحم شوند. این تجربه ای است که دیوید دبلیو. در درمان دیس تایمیا و MDD خود داشته است. او می‌گوید: «درمان من عمدتاً با مواد مخدر بوده است. گفتار درمانی به تثبیت دوره های افسردگی کمک می کند، اما برای من، مواد شیمیایی باید وجود داشته باشد.

دیوید، که می گوید سابقه سرکوب تجربیات گذشته اش باعث افسردگی او شده است، به یک مشاور، روانشناس و روانپزشک مراجعه می کند. روانپزشک او داروهایی را که برای درمان افسردگی مصرف می‌کند تجویز و نظارت می‌کند، رابطه‌ای که دیوید آن را «بسیار مهم» می‌نامد. او می‌گوید: داشتن یک رابطه خوب با روانپزشک ضروری است. دیوید آموخته است که در مورد اینکه دارو چه احساسی در او ایجاد می کند و هر گونه عوارض جانبی که تجربه می کند بسیار باز باشد، و همچنین تشخیص دهد که چه زمانی یک دارو کم اثر می شود. من چندین دارو را مصرف کردم، و خودم را در مورد داروها و علائم و عوارض جانبی مرتبط با افسردگی آموزش دادم. انجام این کار بسیار مهم است تا بتوانید تشخیص دهید که چه زمانی دارو به اندازه کافی موثر نیست.

متأسفانه برای دیوید، گاهی اوقات اثرات منفی داروها بیشتر از موارد مثبت است. عوارض جانبی در طول درمان او برای MDD یک نگرانی واقعی بوده است. او می‌گوید: «بدترین چیز برای من عوارض جنسی است که متأسفانه در بسیاری از داروهای ضد افسردگی رایج است.» من همچنین برخی از مشکلات خواب و اضطراب دارم، بنابراین برای درمان آنها نیز دارو مصرف می کنم.

با این حال، دیوید می‌گوید که ترکیب دارو و گفتار درمانی کمک بزرگی به او کرده است. من یک عضو فعال و سازنده جامعه هستم. من یک همسر دارم و سه بچه بزرگ می کنیم. «من هم کار دارم. متأسفانه این یک شغل پر استرس است.» دیوید موفقیت های خود را در مدیریت وضعیت خود به گفتگوی منظمی که با پزشکان خود دارد و دانستن اینکه می تواند در مورد احساسات، تجربیات و نگرانی های خود باز و صادق باشد نسبت می دهد.

پیشگیری از خودکشی

اگر فکر می کنید فردی در معرض خطر فوری آسیب رساندن به خود یا آسیب رساندن به شخص دیگری است:

  • با ۹۱۱ یا شماره اضطراری محلی خود تماس بگیرید.
  • تا رسیدن کمک در کنار فرد بمانید.
  • هر گونه اسلحه، چاقو، دارو یا چیز دیگری که ممکن است باعث آسیب شود را بردارید.
  • گوش کنید، اما قضاوت نکنید، بحث نکنید، تهدید نکنید و فریاد نزنید.

اگر فکر می‌کنید شخصی به خودکشی فکر می‌کند، از خط تلفن بحران یا پیشگیری از خودکشی کمک بگیرید. خط ملی پیشگیری از خودکشی را به شماره ۸۲۵۵-۲۷۳-۸۰۰ امتحان کنید.

منابع: اداره ملی خدمات پیشگیری از خودکشی و سوء مصرف مواد و خدمات بهداشت روان

آخرین بررسی پزشکی در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۲